مقاله پژوهشی
عادل زاهد بابلان؛ رزا حسین زاده؛ ساناز حنیفی کلشانی
چکیده
هدف از انجام این تحقیق مطالعه نقش نگرش معلمان و فرهنگ مدرسه در پیشبینی خودکارآمدی معلمان دوره ابتدایی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیت این تحقیق از نوع کمی و از نظر شیوه اجرا هم تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد آنان 2600 نفر بود. بر اساس ...
بیشتر
هدف از انجام این تحقیق مطالعه نقش نگرش معلمان و فرهنگ مدرسه در پیشبینی خودکارآمدی معلمان دوره ابتدایی بود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و ماهیت این تحقیق از نوع کمی و از نظر شیوه اجرا هم تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه معلمان دوره ابتدایی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 بودند که تعداد آنان 2600 نفر بود. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه تعداد 335 نفر(مرد و زن) با میانگین سنی 40 سال و مدرک تحصیلی غالبا لیسانس ، فوق لیسانس و دکتری، تعیین شد که این نمونه آزمودنیها بر اساس روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خودکارآمدی معلم اسچانن، موران و وولفولک (2001)، پرسشنامه استاندارد فرهنگ مدرسه گرونرت (2005) و پرسشنامه استاندارد نگرش حرفهای معلمان اقبال (2013) بودند که به مدت دو ماه به صورت مجازی و آنلاین، در برنامه ی شاد صورت گرفته است. و با روش رگرسیون و با استفاده از نرم افزار spss25 تحلیل شد. نتیجه اینکه، مدل کلی رگرسیونی مورد تایید واقع شد و نگرش معلمان و فرهنگ مدرسه توانستند خودکارآمدی معلمان را به صورت همزمان پیشبینی کنند (p<0.05). در نهایت با توجه به اهمیت نگرش حرفهای معلمان و فرهنگ مدرسه در راستای خودکارآمدی معلمان برگزاری آموزشهای مستمر و حرفهای، ایجاد فضایی مشترک برای اشتراک تجربیات، اعطای فرصت به معلمان برای مشارکت در تصمیمگیریهای مدرسه، تشویق به رشد حرفهای، ارتقاء مهارتهای روابط انسانی و ارتقاء فرهنگ تحول و نوآوری پیشنهاد میشوند.
مقاله پژوهشی
زاهد فرجی؛ سید مهدی حسینی؛ ناصر شیربگی
چکیده
با شیوع ویروس کرونا و گسترش آموزش مجازی، نظارت آموزشی بیش از پیش اهمیّت پیدا کرد. در این دوران، ناظران آموزشی نقش کلیدی در ارتقای کیفیت آموزش و توسعه حرفهای معلمان بر عهده داشتند. با توجه به اهمیت موضوع نظارت در آموزش مجازی، این پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی، به بررسی تجارب نظارت آموزشی در دوران آموزش مجازی میپردازد. سرگروههای ...
بیشتر
با شیوع ویروس کرونا و گسترش آموزش مجازی، نظارت آموزشی بیش از پیش اهمیّت پیدا کرد. در این دوران، ناظران آموزشی نقش کلیدی در ارتقای کیفیت آموزش و توسعه حرفهای معلمان بر عهده داشتند. با توجه به اهمیت موضوع نظارت در آموزش مجازی، این پژوهش کیفی با رویکرد پدیدارشناسی، به بررسی تجارب نظارت آموزشی در دوران آموزش مجازی میپردازد. سرگروههای آموزشی، راهبران آموزشی، مدیران و معاونین آموزشی مدارس استان کردستان که در سال تحصیلی 1400-1399 به نظارت آموزشی مجازی اشتغال داشتند، میدان تحقیق این پژوهش کیفی بودند. نمونهگیری هدفمند و از نوع نظری بود. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد و گردآوری دادهها و فرآیند مصاحبه تا حصول اشباع نظری ادامه یافت. تحلیل دادهها و استخراج مضامین با استفاده از راهبرد آتریج-استرلینگ (2001) و نرمافزار MAXQDA نسخه 2020 انجام گرفت. سه مضمون فراگیر پژوهش شامل: تعالی نظارت آموزشی، مدرنسازی نظارت آموزشی و توسعهای حرفهای ناظران آموزشی میباشد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در ابتدای آموزش مجازی، ناظران با سردرگمی و چالشهایی در نظارت بر کلاسهای مجازی روبرو بودند. آنها از ساختارهای نظارتی کلاسهای حضوری برای نظارت بر آموزشهای مجازی استفاده میکردند و گاه با سهلانگاری به فرآیند نظارت میپرداختند. با گذشت زمان، ناظران به تدریج به این نوع نظارت عادت کردند و راهبردهای جدیدی برای آن اتخاذ نمودند. ناظران در این دوران به نقش جدید خود در فرآیند نظارت و آموزش پی بردند. همچنین، نظارت مجازی میتواند در دوران آموزش پساکرونا به ارتقای مهارتها و دانش حرفهای معلمان و ناظران کمک کند.
مقاله پژوهشی
حسین عرب اسدی؛ کیوان مرادی
چکیده
یکی از چالش های نظام اداری و نظام اداره کشور، کمبود مدیرانی است که در راستای گفتمان دولت اسلامی فکر و عمل کنند. بر همین اساس، موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته شد این است که با چه سازوکار تربیتی می توان کادر مدیریتی تراز دولت اسلامی را تربیت کرد. در این راستا، در این پژوهش ضمن بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی، تجربه زیسته نویسندگان ...
بیشتر
یکی از چالش های نظام اداری و نظام اداره کشور، کمبود مدیرانی است که در راستای گفتمان دولت اسلامی فکر و عمل کنند. بر همین اساس، موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته شد این است که با چه سازوکار تربیتی می توان کادر مدیریتی تراز دولت اسلامی را تربیت کرد. در این راستا، در این پژوهش ضمن بهره مندی از روش تحلیل محتوای کیفی، تجربه زیسته نویسندگان در حوزه طراحی دوره های تربیتی، مبنای کار قرار گرفت. داده های بخش تحلیل محتوا، از طریق روش گروه کانونی گردآوری شد. افراد شرکت کننده در گروه کانونی مدیران دخیل در امر ضابطه گذاری برای تأمین و تربیت مدیران دستگاه های اجرایی کشور بودند. تحلیل داده ها نشان داد که سازوکار تربیتی مدنظر را می توان در سه قالب آماده سازی، رشد و توانمندسازی و ثبت تجربه طراحی کرد. همچنین خروجی کار نشان داد که برای اجرای هر یک از این سازوکار تربیتی ما به تعیین مواردی همچون مخاطبین، شایستگی های مدیر تراز، سازه و نظام محتوایی، مجریان و استاندارد برگزاری نیاز داریم.
مقاله پژوهشی
غلامحسن پناهی؛ اقدس تقی شاهبازی؛ سجاد کاظمی
چکیده
هدف تحقیق حاضر، تعیین تأثیر حمایت سازمانی بر اخلاق حرفهای با نقش میانجی عدالت سازمانی در معلمان بود. روش انجام تحقیق، توصیفی همبستگی از نوع تحلیل مسیر بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان متوسطه دوم شهر زاهدان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 844 نفر بود که تعداد 264 نفر (172 نفر معلم زن و 92 نفر معلم مرد) بهعنوان حجم نمونه از طریق روش ...
بیشتر
هدف تحقیق حاضر، تعیین تأثیر حمایت سازمانی بر اخلاق حرفهای با نقش میانجی عدالت سازمانی در معلمان بود. روش انجام تحقیق، توصیفی همبستگی از نوع تحلیل مسیر بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل معلمان متوسطه دوم شهر زاهدان در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 844 نفر بود که تعداد 264 نفر (172 نفر معلم زن و 92 نفر معلم مرد) بهعنوان حجم نمونه از طریق روش نمونه-گیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه حمایت سازمانی (ایزنبرگر و همکاران، 1986)، پرسشنامه اخلاق حرفهای (آرمیتو و همکاران، ۲۰۱۱) و پرسشنامه عدالت سازمانی (کالکیت، 2001) بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل مسیر و ضریب همبستگی پیشرون استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که حمایت سازمانی ادارک شده بر اخلاق حرفهای معلمان تأثیر مستقیم و معناداری دارد. حمایت سازمانی بر عدالت سازمانی معلمان تأثیر مستقیم و معناداری داشت. همچنین اخلاق حرفهای بر عدالت سازمانی ادارک شده معلمان تأثیر مستقیم و معناداری دارد. عدالت سازمانی به واسطه حمایت سازمانی بر اخلاق حرفهای معلمان به میزان 16/0 تأثیر داشت.
مقاله پژوهشی
فاروق احمدی؛ حسین عبدالهی؛ علی خورسندی طاسکوه؛ مرتضی طاهری
چکیده
در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاستهای آموزشی کشورهای توسعه یافته بوده است. هدف این پژوهش واکاوی بسترهای لازم برای گذار از مدیریت آموزشی به رهبری آموزشی در نظام آموزشی(مدارس) ایران است. روش ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از ﻧﻮع ﮐﯿﻔﯽ است ﮐﻪ به روش نظریه زمینهای سیستماتیک) انجام شده است. مشارکتکنندگان ...
بیشتر
در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاستهای آموزشی کشورهای توسعه یافته بوده است. هدف این پژوهش واکاوی بسترهای لازم برای گذار از مدیریت آموزشی به رهبری آموزشی در نظام آموزشی(مدارس) ایران است. روش ﭘﮋوﻫﺶ حاضر از ﻧﻮع ﮐﯿﻔﯽ است ﮐﻪ به روش نظریه زمینهای سیستماتیک) انجام شده است. مشارکتکنندگان پژوهش، اعضای هیئت علمی دانشگاههای وابسته به وزارت علوم، افراد صاحب نظر در ارتباط با رهبری آموزشی که دارای سوابقی مانند وزیر آموزش و پرورش، معاون وزیر و دبیر کلی شورای عالی آموزش و پرورش و مدیران شاخص مدارس مختلف که در سال تحصیلی 1403–1402 مشغول به فعالیتهای آموزشی و پژوهشی بودند. در یک نگاه کلی، بر مبنای نتایج به دست آمده و ابعاد الگوی داده بنیاد، 12 مقوله اصلی، 55 مقوله فرعی و 203 مفهوم از مصاحبههای صورت گرفته استخراج گردید. یافته های پژوهش نشان داد شرایط مهمی همچون تمرکززدایی در ساختار سیستم آموزش و پرورش، پیشرو گرایی و پویایی در نقش مدیران مدارس برای این گذار لازم است. رسیدن به رهبری آموزشی نیازمند راهبردهای مختلفی است، علاوه بر تغییر نگاه سیاسی نسبت به کارکرد آموزش و پرورش و بالتبع مدیران در این نهاد، میبایست نسبت به تربیت و آموزش علمی مدیران روی آورد و با نگاهی تخصصیتر و آکادمیکیتر این افراد را برای تصدی مدیریت مدارس انتخاب و انتصاب داد. بر این اساس، تمرکز بر استانداردسازی برای رهبری آموزشی و حرکت به سوی تمرکززدایی با دادن اختیارات بیشتر به مدارس و مناطق، به برنامهریزان آموزشی ایران پیشنهاد می گردد.
مقاله پژوهشی
فرانک توکلی فر؛ علی خورسندی طاسکوه؛ حمید رحیمیان؛ محمد تقی تقوی فرد؛ عنایت الله زمان پور
چکیده
ارزیابی عملکرد مدیران مدارس یکی از عوامل کلیدی در روند توسعه و اصلاحات آموزشی است.،عملکرد مدیریت مدارس به شدت متاثر از ابزارهای هوشمند است. هدف اصلی این پژوهش، مفهوم سازی و شناسایی مؤلفه های ارزیابی هوشمند عملکرد مدیران مدارس است. روش این پژوهش از حیث گردآوری داده، کیفی و از حیث نتیجه، کاربردی است. برای گردآوری داده و اطلاعات در بخش ...
بیشتر
ارزیابی عملکرد مدیران مدارس یکی از عوامل کلیدی در روند توسعه و اصلاحات آموزشی است.،عملکرد مدیریت مدارس به شدت متاثر از ابزارهای هوشمند است. هدف اصلی این پژوهش، مفهوم سازی و شناسایی مؤلفه های ارزیابی هوشمند عملکرد مدیران مدارس است. روش این پژوهش از حیث گردآوری داده، کیفی و از حیث نتیجه، کاربردی است. برای گردآوری داده و اطلاعات در بخش کیفی از روش فراترکیب و از الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2006) استفاده شد.‘برای شناسایی و گردآوری منابع علمی معتبر، از پایگاههای علمی داخلی و بینالمللی استفاده شد. از میان منابع موردنظر با راهبرد جستجوی هدفمند، مقالات نهایی انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با ترکیب محتوا و ادبیات مربوط، کدها و مقوله ها و مفاهیم کلیدی استخراج، تحلیل و اعتبار آنها از طریق محاسبه ضریب کاپای کوهن تائید شد. نتایج نشان داد، مهمترین عوامل شناخته شده در ارزیابی هوشمند عملکرد مدیران مدارس شامل: ابزارها و روشها، محدودیت ها و الزامات، مولفه های قابل ارزیابی توسط ابزارهای هوشمند، عوامل موثر در نتیجه ی حاصل از ارزیابی هوشمند، مراحل اجرای ارزیابی هوشمندعملکرد، مزایای ارزیابی هوشمندعملکرد و تفاوت ارزیابی هوشمند عملکرد با ارزیابی سنتی بودند. شناسایی ابعاد و مولفه های ارزیابی هوشمند عملکرد مدیران مدارس میتواند به عنوان یک منبع ارزشمند در تدوین، توسعه و اجرای سیاستهای ارزیابی و مدیریت در مدارس ایران توسط سیاستگذاران حوزه آموزش مورد استفاده قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
مجید انصاری فر؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ فرنوش اعلامی
چکیده
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مفهومی ذهنآگاهی برای مدیران آموزشی مدارس بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه دادهبنیاد انجام شد. مشارکتکنندگان ۱۸ مدیر آموزشی مجرب، متخصص و مطلع از موضوع پژوهش حاضر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند نظری انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته جمعآوری و بر مبنای رهیافت نظاممند ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر طراحی مدل مفهومی ذهنآگاهی برای مدیران آموزشی مدارس بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش نظریه دادهبنیاد انجام شد. مشارکتکنندگان ۱۸ مدیر آموزشی مجرب، متخصص و مطلع از موضوع پژوهش حاضر بودند که با روش نمونهگیری هدفمند نظری انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته جمعآوری و بر مبنای رهیافت نظاممند اشتراوس و کوربین (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. اعتباریابی در این مطالعه با استفاده از راهبردهای چندجانبه نگری در منابع داده و پژوهشگران، بررسی مجدد تحلیلها توسط تعدادی از مشارکتکنندگان و بازبینی نتایج توسط همتایان صورت پذیرفت. ابعاد مدل پارادایمی شامل: شرایط علّی (درد و رنج، مطالبه، مطالعه، مراقبه، مراوده)؛ پدیده محوری (پرورش مدیران آموزشی ذهن آگاه)؛ شرایط زمینهای (نظام آموزشی، نهاد خانواده، حضور در مجالس معنوی، حضور در طبیعت)؛ شرایط مداخلهگر (وضعیت نظام آموزشی و پرورشی، وضعیت رفاهی و اقتصادی، وضعیت اجتماعی و فرهنگی)؛ عمل-تعاملها (آگاهی فراشناختی، مهارتهای فراشناختی) و پیامدها (رشد معنوی و تحول فردی، بهبود کیفیت زندگی فردی و حرفه ای) بود که بر اساس آنها مدل ذهنآگاهی برای مدیران آموزشی مدارس طراحی شد. نتایج این پژوهش میتواند به متولیان و پژوهشگران این حوزه کمک کند تا ابعاد و جنبههای مختلف ذهنآگاهی خاصه برای مدیران آموزشی مدارس را درک نمایند و بستری برای پرورش و بهسازی آنها و تجهیزشان به شایستگیهای جدید فراهم نماید.
مقاله پژوهشی
سیروس مرادخواه؛ سیده پرستو احمد حیدری
چکیده
هدایت و مدیریت مدارس بر عهده مدیرانی است که با تصمیمات و اقدامات خود، مسیر آموزشی دانشآموزان را شکل میدهند. این پژوهش پدیدارنگارانه به مفهومسازی رهبری کارآفرین میان مدیران آموزشی در مدارس میپردازد. میدان تحقیق استان کردستان و مشارکتکنندگان بالقوه تمامی مدیران آموزشی در مقطع ابتدایی در شهر سنندج بودند که 18 نفر از آنان بهصورت ...
بیشتر
هدایت و مدیریت مدارس بر عهده مدیرانی است که با تصمیمات و اقدامات خود، مسیر آموزشی دانشآموزان را شکل میدهند. این پژوهش پدیدارنگارانه به مفهومسازی رهبری کارآفرین میان مدیران آموزشی در مدارس میپردازد. میدان تحقیق استان کردستان و مشارکتکنندگان بالقوه تمامی مدیران آموزشی در مقطع ابتدایی در شهر سنندج بودند که 18 نفر از آنان بهصورت هدفمند (ناهمگن)انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته دعوت به مشارکت شدند، بر اساس تجزیهوتحلیل دادهها، پنج طبقه اصلی برای تجربه و درک رهبری کارآفرینانه شناسایی شد. این طبقات شامل راهبری و هدایت (توانایی مدیران در هدایت گروهها به سمت اهداف و ایجاد انگیزه در برای دستیابی به نتایج مطلوب)، تسهیل و تقویت همکاری(ایجاد محیطی مشوق جهت برقراری ارتباط)، ایجاد حمایت و پشتیبانی (فراهم کردن منابع و حمایتهای لازم برای گروهها بهمنظور افزایش کارایی و کاهش موانع)، تعیین اهداف استراتژیک(اهمیت تعیین اهداف بلندمدت و استفاده از روشهای مناسب برای دستیابی به آنها) و تقویت خلاقیت و نوآوری(ایجاد فضایی که در آن خلاقیت و نوآوری بهعنوان عوامل کلیدی در موفقیت سازمان موردتوجه قرار گیرند) است. این ساختار سلسلهمراتبی تحت تأثیر چهار مؤلفه آگاهی شکل میگیرد: خصلت، پیوند، مقصد و پیامد. هر یک از این مؤلفهها به توسعه و تقویت رهبری کارآفرینانه کمک میکند و به مدیران امکان میدهد تا بهطور مؤثرتری در محیطهای پویا و چالشبرانگیز عمل کنند. یافتههای این پژوهش به سیاستگذاران آموزشی نشان میدهد که رهبری کارآفرین از نظرگاه مدیران در مدارس چگونه است.