مقاله پژوهشی
مهزا پاکزاد؛ عباس عباس پور؛ حمید رحیمیان؛ علی خورسندی طاسکوه
چکیده
بینالمللی شدن دانشگاهها، مهاجرت دانشجویی، و تعدد دانشجویان بینالمللی از فرهنگهای مختلف، سطح بالاتری از ارتباطات، تعاملات و تعهدات انسانی را به وجود آورده است، که این مسئله علاقۀ دانشمندان به مقولۀ فرهنگپذیری و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. فرایند فرهنگپذیری دانشجویان بینالمللی ...
بیشتر
بینالمللی شدن دانشگاهها، مهاجرت دانشجویی، و تعدد دانشجویان بینالمللی از فرهنگهای مختلف، سطح بالاتری از ارتباطات، تعاملات و تعهدات انسانی را به وجود آورده است، که این مسئله علاقۀ دانشمندان به مقولۀ فرهنگپذیری و تأثیرات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و روانی آن را تحت تأثیر قرار داده است. فرایند فرهنگپذیری دانشجویان بینالمللی به دلیل عوامل متعددی استرسزا شناخته شده است. در حقیقت، تعامل میان این دانشجویان و جامعۀ میزبان نقش مهمی در سازگاری بینفرهنگی آنان دارد. بااینحال، پژوهشهای محدودی، چنین تعاملی را در بررسی فرهنگپذیری دانشجویان بینالمللی موردبررسی و ارزیابی قرار دادهاند. لذا هدف اصلی این پژوهش احصاء و ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر فرهنگپذیری دانشجویان بینالمللی دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران در راستای تسهیل شرایط زندگی و بهبود عملکرد تحصیلی این دانشجویان در ایران بوده است؛ بنابراین پژوهش حاضر با تکیه بر مفهوم فرهنگپذیری، به بررسی همسویی دانشجو و دانشگاه در ابعاد مختلف بهعنوان پیشبینیکنندههای سازگاری روانشناختی دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش شامل 56 نفر از دانشجویان بینالمللی مشغول به تحصیل در دانشگاههای علوم پزشکی شهر تهران بود که به شیوۀ گلولۀ برفی انتخاب شدند. بهمنظور تحلیل دادههای بهدستآمده علاوه بر تحلیل شاخصهای توصیفی، از تحلیل آماری نیز استفاده شده است. نتایج حاصله حاکی از آن بود که عامل هنجارهای ارزشی، درصد فرهنگپذیری را در این دانشجویان تبیین میکند. همچنین نتایج تحلیل نشان داد که در بین دانشجویان دختر و پسر در عامل شیوههای زندگی تفاوت معناداری وجود دارد که خود در فرهنگپذیری نقشی اساسی دارد.
مقاله پژوهشی
رسول ساعدی؛ محمود تعجبی؛ حبیب قادرمرزی
چکیده
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته راهبران آموزشی و تربیتی از اجرای نظارت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان کامیاران و چالشهای آن است. رویکرد پژوهش کیفی و پارادایم آن هرمنوتیک و مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است، ده نفر از راهبران آموزشی و تربیتی دوره ابتدایی شهر کامیاران (استان کردستان) از طریق نمونهگیری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر واکاوی تجارب زیسته راهبران آموزشی و تربیتی از اجرای نظارت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان کامیاران و چالشهای آن است. رویکرد پژوهش کیفی و پارادایم آن هرمنوتیک و مشارکتی است و از روش پدیدارنگاری تفسیری استفاده شده است، ده نفر از راهبران آموزشی و تربیتی دوره ابتدایی شهر کامیاران (استان کردستان) از طریق نمونهگیری هدفمند با روش ملاکی تا حد اشباع دادهها بر اساس دارا بودن (ملاک تجربه غنی و عملکرد کاری درخشان، و شرکت در کارگاههای نظارت و راهنمای آموزشی) بهعنوان شرکتکننده انتخاب شدند. نتایج نشان داد نظارت و راهنمایی آموزشی در مدرسه شامل: الگوی نظارت علمی (ارائه راهکارها، توجیه کردن معلم، آگاهسازی، تخصصی و علمی شدن)، الگوی نظارت مبتنی بر اعتماد (حامی و پشتیبان معلم، جلب اعتماد معلم، امنیت شغلی)، الگوی نظارت خود تأملی (پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، رفع مشکلات آموزشی، بازسازی جریان یاددهی _ یادگیری، احساس ارزشمندی و هدفمند بودن) را به وجود آورده و چالشهای پیش رو شامل: عوامل ساختاری (عدم حقوق و مزایای کافی، ساختار متمرکز، اهداف از قبل تعیینشده)، انگیزشی (نگاه سنتی به نظارت و راهنمایی آموزشی، ترک تحصیل)، علمی (عدم آگاهی علمی راهبران آموزشی، گزینش انتصابی راهبران آموزشی، تکبعدی نگری)، بینشی (عدم باور و اعتقاد به نظارت آموزشی، درک سطحی از نظارت آموزشی، عدم درک تغییر) است.
مقاله پژوهشی
ابراهیم مزاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعۀ پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایاننامهها، رسالهها، کتب و گزارشهای کاری) قابلدسترس در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعۀ پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایاننامهها، رسالهها، کتب و گزارشهای کاری) قابلدسترس در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه زمانی 2015 تا 2023 تشکیل داده است که از میان آنها تعداد 30 سند علمی به شیوۀ نمونهگیری هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای تحلیل یافتهها، ابتدا کدها از متن استخراج و سپس مقولهها شکل گرفتند. درنهایت، الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش طراحی شد. برای اعتبار یافتههای پژوهش از روش روایی توصیفی و تفسیری (فرایند ساختیافته نگارش و ثبت یافتهها و ابزار حیاتی Glynn (2006)) و برای سنجش پایایی کدها، از روش توافق بین دو کدگذار استفاده و 48/81 محاسبه شد. نتایج حاکی از طراحی مدل در 13 مقوله برای حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش شد که شامل رویکرد حکمرانی دیجیتالی، زیرساختها و فناوریهای سخت دیجیتالی، پلتفرمها و فناوریهای نرم دیجیتالی، برنامه درسی و محتوایی دیجیتالی، کنشگران حکمرانی دیجیتالی و همچنین شایستگیهای حکمرانی دیجیتالی، فرایندها و رویههای حکمرانی، خطمشیگذاری، هنجارها، قوانین و مقررات و تنظیمگری دیجیتالی، گرهها و نقاط اتصال عناصر و عوامل، پایش و نظارت دیجیتالی و درنهایت بافتار زمینهای حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش بوده است. میتوان نتیجه گرفت حکمرانی بهعنوان یک علم در ادغام با فناوری دیجیتال، حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش را بهعنوان راهحلی مناسب برای نظام مسائل کنونی آموزشوپرورش معرفی میکند.
مقاله پژوهشی
زهیر حاجی حسینی؛ محسن شاکری؛ سید علیرضا هوشی السادات
چکیده
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکتهای دانشبنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغالپذیری دانشآموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکتکنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکتهای دانشبنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که بهصورت نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف واکاوی ادراکات مدیران شرکتهای دانشبنیان و فناور شهر یزد از علل عدم آمادگی اشتغالپذیری دانشآموختگان دوره کارشناسی صورت گرفت. رویکرد پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری بود. تعداد شرکتکنندگان پژوهش ۱۰ نفر از مدیران شرکتهای دانشبنیان و فناور پارک علم و فناوری اقبال یزد بودند که بهصورت نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. مصاحبه عمیق نیمهساختاریافته بهعنوان ابزار پژوهش مورداستفاده قرار گرفت. دادهها با استفاده از روش اسمیت تحلیل شدند. برای تعیین اعتبار دادهها از روش سهسوسازی (تطبیق توسط اعضاء، بررسی همکار، مشارکتی بودن پژوهش و بازاندیشی پژوهشگر) استفاده شد. کدگذاری نیز توسط پژوهشگر و فرد متخصص دیگری در حوزه کیفی انجام و مورد مقایسه قرار گرفت. درنهایت ادراکات تجربهشده مدیران شرکتهای دانشبنیان و فناور از علل عدم آمادگی دانشآموختگان دوره کارشناسی برای اشتغال در قالب 3 مضمون اصلی: ضعف در کسب مهارتهای نرم، ادراکی و فنی (11 زیرمضمون) کیفیت نامطلوب آموزشهای دانشگاهی (5 زیرمضمون) و ضعف در سیاستگذاری و برنامهریزی (5 زیرمضمون)، شناسایی شد. بر اساس یافتههای پژوهش، سیاستگذاران و برنامهریزان آموزشی میتوانند با شناسایی علل عدم آمادگی اشتغالپذیری دانشآموختگان در شرکتهای دانشبنیان و فناور، الزامات آمادهسازی آنان برای اشتغال در این شرکتها را فراهم نمایند.
مقاله پژوهشی
محمد سمیعی فر؛ مهدی صالحی
چکیده
این مقاله به بررسی وضعیت تصویرسازمانی دانشگاه کردستان از دیدگاه ذینفعان و ارتباط آن با متغیرهای هویت، شهرت و تعهد سازمانی میپردازد. عوامل مختلفی چون رفتار کارکنان، خدمات و نام سازمان به تشکیل هویتسازمانی کمک کرده و باعث ایجاد تصویری کلی از آن در ذهن افراد میشوند. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری شامل ۴۰۰ عضو هیئتعلمی ...
بیشتر
این مقاله به بررسی وضعیت تصویرسازمانی دانشگاه کردستان از دیدگاه ذینفعان و ارتباط آن با متغیرهای هویت، شهرت و تعهد سازمانی میپردازد. عوامل مختلفی چون رفتار کارکنان، خدمات و نام سازمان به تشکیل هویتسازمانی کمک کرده و باعث ایجاد تصویری کلی از آن در ذهن افراد میشوند. پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است و جامعه آماری شامل ۴۰۰ عضو هیئتعلمی و ۵۰۰ کارمند دانشگاه کردستان بوده است. درنهایت، ۲۸۹ نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها شامل چهار پرسشنامه با روایی و پایایی مناسب است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان میدهد که تصویر دانشگاه تأثیر مستقیم و معناداری بر شهرت (با 623/0 β=)، تعهد سازمانی (با 411/0 β=) و احساس هویت (با 220/0 β=) دارد. همچنین، اثر شهرت بر تعهد سازمانی و احساس هویت نیز معنادار است. نقش غیرمستقیم شهرت در ارتباط بین تصویرسازمانی و احساس هویت، و همچنین در ارتباط تصویرسازمانی با تعهد سازمانی تأیید شده است. نتایج این تحقیق اهمیت ارزیابی و ایجاد تصویرسازمانی در دانشگاهها را نشان میدهد و تأکید میکند که متغیرهای شهرت و هویتسازمانی درکشده میتوانند بهعنوان میانجی برای افزایش تعهد سازمانی کارکنان و اعضای هیئتعلمی عمل کنند، حتی در صورت وجود تصویرسازمانی نامطلوب.
مقاله پژوهشی
سمانه سادات موسویان؛ شیرین دخت حبیب زاده؛ صوفیا حیدری؛ ناصر پورحبیبی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی عمیق شایستگی حرفهای نومعلمان مبتنی بر تجارب زیسته آنها در کارنمای معلمی است. مشارکتکنندگان در این پژوهش، نومعلمان در رشته زبان و ادبیات فارسی هستند که به روش هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد از نوع کلاسیک و مقایسهای صورت گرفته است. ابزار جمعآوری اطلاعات، پروژههای پایان ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی عمیق شایستگی حرفهای نومعلمان مبتنی بر تجارب زیسته آنها در کارنمای معلمی است. مشارکتکنندگان در این پژوهش، نومعلمان در رشته زبان و ادبیات فارسی هستند که به روش هدفمند ملاک محور انتخاب شدند. این پژوهش با روش کیفی داده بنیاد از نوع کلاسیک و مقایسهای صورت گرفته است. ابزار جمعآوری اطلاعات، پروژههای پایان دورة کارشناسی نو معلمان بوده است. با استفاده از نرمافزار تحلیل محتوای کیفی، کدگذاری دادهها ابتدا به روش استقرایی- اکتشافی و سپس تطبیقی صورت پذیرفته است. در این پژوهش در گام نخست مفهوم شایستگی از مبانی نظری سند تحول بنیادین استخراج و شایستگیهای چهارگانه دانش تخصصی، دانش تربیتی، الگوی عملی و دانش دینی از سرفصل رشته به دست آمدند. در گام دوم دادهها بهصورت اکتشافی مورد تحلیل و طبقهبندی قرار گرفتند. در گام سوم ابعاد پنجگانه مستخرج از دادهکاوی کارنماها با شایستگیهای چهارگانه اسناد، مورد کاوش و تطبیق قرار گرفته و در ماتریس دوبعدی بازنمایی شدند. در طبقهبندی حاصل از تحلیل دادهها، ابعاد سیستمی، تعاملی، نگرشی، شناختی و مهارتی استخراج شدند. تحلیل یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نومعلمان بهصورت مطلوب به اغلب ابعاد، بهویژه به عنصر مهم تحلیل در فرآیند طراحی آموزشی دست یافتند، اما از میان شایستگیهای چهارگانه، در شایستگی دانش تخصصی، فقط به بعد سیستمی دست پیدا کردند و به سایر سطوح شایستگی دانش تخصصی نرسیدند. این نتیجهی مهم نیز به دست آمد که نومعلمان انتخاب شده در این پژوهش، فاقد دانش و مهارت در رشته تخصصی خود هستند.