مقاله پژوهشی
سید جمال بارخدا؛ سنور حقگذار؛ سیروس مرادخواه
چکیده
شناخت چگونگی حمایت مدیران مدارس از طریق تسهیلگری شغلی در راستای توانمند کردن معلمان در حیطه تدریس یکی از چالشهای مهم نظام آموزش و پرورش کشور میباشد. بر این اساس محقق به بررسی سبک رهبری حمایتی در نقش تسهیلگر شغلی و چگونگی توانمند کردن معلمان مدارس استثنایی استان کردستان پرداختهاست. در پژوهش از روش کمی از نوع همبستگی استفاده شده ...
بیشتر
شناخت چگونگی حمایت مدیران مدارس از طریق تسهیلگری شغلی در راستای توانمند کردن معلمان در حیطه تدریس یکی از چالشهای مهم نظام آموزش و پرورش کشور میباشد. بر این اساس محقق به بررسی سبک رهبری حمایتی در نقش تسهیلگر شغلی و چگونگی توانمند کردن معلمان مدارس استثنایی استان کردستان پرداختهاست. در پژوهش از روش کمی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدارس استثنایی استان کردستان و نمونه آماری با روش تمام شماری شامل تمامی معلمان مدارس استثنایی سطح استان که تعداد آنها 202 نفر است، میباشد. ابزار گردآوری شامل سه پرسشنامه (پرسشنامه رهبری حمایتی، پرسشنامه فاکتورهای توانمندی تدریس، پرسشنامه تسهیلگری ) که دربرگیرنده اهداف اصلی پژوهش است، میباشد. تجزیهوتحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در بخش آمار توصیفی از میانگین، مد و میانه استفادهشده و در بخش آمار استنباطی نیز آزمونهای همبستگی و مدلسازی معادلات ساختاری در نرمافزار Spss و Amos بهره گرفته شد. یافتهها نشان داد که سبک رهبری حمایتی به واسطه نقش میانجی تسهیلگری رابطهی مثبت و معنیداری با توانمندی معلمان مدارس استثنایی دارد. نتایج تحقیقات مشابه با یافته های این تحقیق همخوان است. در تبیین آن میتوان گفت که رهبر حمایتی با استفاده از نقش تسهیلگر میتواند تواناییهای معلمان در زمینه تدریس را بهبود بخشد و در تقویت توانمندی تدریس در مدرسه استثنایی نقش مستقیمی ایفا کند.
مقاله پژوهشی
مریم فلاحی؛ محمدرضا نیلی احمدآبادی؛ حمید رضا مقامی؛ اسماعیل زارعی زوارکی؛ علی دلاور
چکیده
پژوهش حاضر به دنبال طراحی دورهای بر پایه منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت تهران بوده است. در این تحقیق از روش شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی استفاده شد.جامعه پژوهشی کلیه کارکنان بخش آتشنشانی پالایشگاه نفت تهران به تعداد ۸۰ نفر بودند ونمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر به دنبال طراحی دورهای بر پایه منتورینگ الکترونیکی به منظور بهبود عملکرد کارکنان شرکت پالایش نفت تهران بوده است. در این تحقیق از روش شبهآزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی استفاده شد.جامعه پژوهشی کلیه کارکنان بخش آتشنشانی پالایشگاه نفت تهران به تعداد ۸۰ نفر بودند ونمونه مورد مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد و تعداد 64نفر به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند.برای سنجش عملکرد کارکنان، از پرسشنامه با مقیاس لیکرت و همچنین آزمون عملی استفاده شد. با مطالعه اسناد، مدارک و همچنین مصاحبههای تخصصی برگزار شده، یک پرسشنامه 31سوالی در خصوص تاثیر منتورینگ الکترونیکی بر روی عملکرد کارکنان تهیه شد.پروتکل اجرایی پژوهش به این صورت بودکه ابتدا دوره آموزشی بر مبنای مؤلفههای منتورینگ الکترونیکی طراحی شد.پیش آزمون در قالب پرسشنامه وهمچنین آزمون عملی برای هر دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. دوره آموزشی طراحی شده برای گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل نیز دوره آموزشی به شیوه حضوری و به سبک همیشگی اجرا گردید. سپس پس آزمون از هر دو گروه گرفته شد. در آخر از آمار توصیفی (فراوانی،درصدفراوانی،میانگین،انحراف معیار،حداقل،حداکثر،کجی وکشیدگی) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) برای اعتباریابی بیرونی استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که گروه منتورینگ الکترونیکی در ابعاد توانایی، ابتکار، محیط و پیشرفت به طور معنیداری از نمرات منتورینگ حضوری بالاتر بود ولی در مولفههای مشوق و ارزشیابی و بازخورد، نمرات گروه منتورینگ حضوری به طور معنیداری بالاتر بود و در بعد کمک هم تفاوت چندانی بین دو گروه دیده نشد
مقاله پژوهشی
مجید محمودی خالدی؛ یونس وکیل الرعایا؛ علی فائض؛ فرشاد فائزی رازی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگیهای دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اعتبار سنجی مدل شایستگیهای دیجیتال مدیران به روش آمیخته انجام شد. روش پژوهش بخش کیفی، تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون(2006) بود و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق بود که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل شد. جامعه پژوهش بخش کیفی مدیران و خبرگان سازمان سنجش آموزش کشور بودند که از این میان با 15 نفر دادهها به سطح اشباع رسید. در بخش کمی از روش تحلیل عاملی تاییدی و نرم افزار Smart-Pls2 استفاده شد و جامعه آماری بخش کمّی شامل مدیران و سرپرستان شاغل در سازمان سنجش آموزش کشور به تعداد 250 نفر بودند. شایستگیهای دیجیتال مدیران با هشت مضمون فراگیر مشتمل بر دانش و آگاهی، ویژگیهای فردی، نگرش جدید به شیوه مدیریت، زیرساختهای دیجیتالی سازمان، توسعه فناورانه، محیط دیجیتال خلاق، تقویت منابع انسانی فناور و بروز رسانی سیستم سازمانی با 20 مضمون سازمان دهنده و 93 مولفه در قالب مضامین پایه شناسایی شد. تمامی ضرایب مدل فوق با سطح اطمینان 95 درصد در دامنه قابل قبول قرار گرفته است. مدلهای متغیرهای پژوهش از دیدگاه هر سه دسته شاخص برازش در وضعیت مطلوبی قرار داشته است. درنتیجه با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت مدل مورد تایید است.
مقاله پژوهشی
عاطفه خسروی راد؛ احمد اکبری؛ محمد کریمی؛ مسلم چرابین
چکیده
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی آموزش مهارتمحور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه با استفاده از تئوری دادهبنیاد است. برای پاسخ به این سؤال از روش پژوهش نظریه دادهبنیاد و با رویکرد کیفی و برای تحلیل دادهها از نرمافزار MaxQDA استفاده شد. روش نمونهگیری، از نوع هدفمند بود که در مجموع با انجام 10 مصاحبه با اساتید و خبرگان حوزههای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر طراحی الگوی آموزش مهارتمحور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه با استفاده از تئوری دادهبنیاد است. برای پاسخ به این سؤال از روش پژوهش نظریه دادهبنیاد و با رویکرد کیفی و برای تحلیل دادهها از نرمافزار MaxQDA استفاده شد. روش نمونهگیری، از نوع هدفمند بود که در مجموع با انجام 10 مصاحبه با اساتید و خبرگان حوزههای مدیریت آموزش و آموزش مهارتمحور به اشباع رسید. نتایج و یافتههای پژوهش نشان داد که پدیده محوری آموزش مهارتمحور دارای سه مؤلفه تسهیلکننده زندگی فردی و اجتماعی؛ مهارت ارزشآفرین و مهارت انسانساز است. شرایط علّی که سبب بروز پدیده الگوی آموزش مهارتمحور در مدارس بر مبنای نیازهای واقعی جامعه میشود، در چهار دسته فشارهای عصر جدید برای تغییر؛ فشار نیازمندیهای جامعه؛ عملکرد ضعیف نظام آموزشی غیر مهارتی در برابر نظام مهارتمحور؛ باورهای فرهنگی جامعه قرار گرفتند. شرایط زمینهای دارای 5 مؤلفه اصلی شامل سیاستگذاری برای سیستمهای نوین آموزشی؛ ارتقا منابع انسانی مهارتمحور؛ تأمین امکانات و زیرساختهای مادی؛ بستر مناسب تکمیلکنندگان آموزش مهارتمحور و باورهای فرهنگی جامعه و خانوادهها بود. راهبردهای مناسب برای دستیابی به آموزش مهارتمحور بر مبنای نیازهای واقعی جامعه در شش دسته اصلاح فرآیندهای غلط دولتی و حمایت همهجانبه دولت؛ فرهنگسازی همهجانبه در جامعه؛ تقویت و غنیسازی منابع انسانی مهارتمحور در جامعه؛ تغییر در رویهها و فرایندهای آموزشو پرورش؛ تغییر بنیادی در سیاستهای آموزشو پرورش و جذب حمایت مکملهای موثر جای گرفتند. پیامدهای حاصل از اجرای راهبردها در چهار مؤلفه منافع اقتصادی؛ پیامدهای مثبت اجتماعی و فرهنگی؛ پیامدهای مثبت فردی و پیامدهای آموزشی جای گرفتند.
مقاله پژوهشی
مرضیه قاسمی راد؛ عباس عباسپور؛ حمید رحیمیان؛ حسین عبداللهی؛ مرتضی طاهری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائهی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائهی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت علمی بودند. این پژوهش از مصاحبة نیمه ساختاریافته نیز بهره برده است. نمونهگیری در بخش کیفی به صورت هدفمند انجام شد و تحلیل دادهها در این بخش به صورت داده بنیاد با رویکرد تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. جامعة آماری تحقیق در بخش کمی پژوهش، شامل شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه بود که 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد برای تحلیل دادهها در این بخش از نرم افزار spss و Amose استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 5 کد اصلی که معرف ابعاد توانمندسازی و 9 کد محوری که معرف مولفههای ابعاد بود شناسایی شد. همچنین تعداد 50 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 28 کد باز کاهش یافت. بر اساس ابعاد، مهارتهای مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی عبارتند از: عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی وعوامل آموزشی. نتایج حاصل از انجام تحلیل عاملی که به وسیله نرم افزار ایموس انجام گرفت، نیز نشان داد که مقیاس اندازه گیری در تمام شاخص های تحلیل عاملی در سطح مطلوب و قابل قبولی است.
مقاله پژوهشی
سلیم کاظمی؛ عادل زاهد بابلان؛ مهدی معینی کیا؛ علی خالق خواه؛ مرتضی جاویدپور
چکیده
هدف این مطالعه مدل یابی عوامل اثرگذار بر مدرسه فضیلت مدار با استفاده از رویکردداده بنیاد بود. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی استفاده شد و و دادهها با استفاده مصاحبه با معلمان نمونه، مدیران نمونه ، سرگروههای آموزشی و اساتید دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل جمعآوری شد. در مرحله کیفی با 17 نفر از معلمان نمونه، مدیران نمونه، سرگروه های ...
بیشتر
هدف این مطالعه مدل یابی عوامل اثرگذار بر مدرسه فضیلت مدار با استفاده از رویکردداده بنیاد بود. در این مطالعه، از روش تحقیق کیفی استفاده شد و و دادهها با استفاده مصاحبه با معلمان نمونه، مدیران نمونه ، سرگروههای آموزشی و اساتید دانشگاه فرهنگیان استان اردبیل جمعآوری شد. در مرحله کیفی با 17 نفر از معلمان نمونه، مدیران نمونه، سرگروه های آموزشی و اساتید دانشگاه فرهنگیان اردبیل در موضوع پژوهش مصاحبه شد؛ طی سه مرحله تحلیل دادههای کیفی، کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 15 مقوله کلی به صورت مدل مفهومی در قالب شش طبقه فراگیر شرایط علی، مقوله محوری، راهبردها، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر و پیامدها به دست آمد که در قالب یک الگو، عوامل اثرگذار بر مدرسه فضیلت مدار با استفاده از رویکرد داده بنیاده رامنعکس مینماید. پس از اجرای مصاحبه و کدگذاری باز و محوری در مرحله کیفی؛ 3 عامل کلی (فردی، درون مدرسه ای و برون مدرسه ای) و 7 مولفه (عوامل فردی، مدیریتی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قانونی) موثر در ایجاد مدرسه فضیلت مدار شناسایی شد. نتایج پژوهش نشاندهنده 15 مقوله کلی شامل شرایط علی (عوامل فردی، مدیریتی)، شرایط زمینهای (عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی)، شرایط مداخلهگر (عوامل قانونی)، مقوله محوری (مدرسه فضیلت مدار)، راهبردهای استقرار مدرسه فضیلت مدار (آموزش و توانمندسازی، حمایت های مادی و معنوی، تقویت روابط و مشارکت جمعی) و پیامدها (فردی، سازمانی، اجتماعی و شغلی سازمانی) بود