کبری خباره
چکیده
امروزه با توجه به پیشرفتهای هوش مصنوعی، رهبری آموزشی در مدارس به سمت بهرهگیری بیشتر از دادهها و تحلیلهای هوشمند حرکت میکند. هدف این پژوهش نقش هوش مصنوعی بر رهبری آموزشی در مدارس بوده است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. جامعه پژوهش شامل بیش از 400 مقاله بوده که از میان آنها 44 سند برای تحلیل انتخاب شدند. به منظور ...
بیشتر
امروزه با توجه به پیشرفتهای هوش مصنوعی، رهبری آموزشی در مدارس به سمت بهرهگیری بیشتر از دادهها و تحلیلهای هوشمند حرکت میکند. هدف این پژوهش نقش هوش مصنوعی بر رهبری آموزشی در مدارس بوده است. پژوهش با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. جامعه پژوهش شامل بیش از 400 مقاله بوده که از میان آنها 44 سند برای تحلیل انتخاب شدند. به منظور تحلیل دادهها از روش کدگذاری استفاده شد که ابتدا 172 کد باز استخراج شد، سپس 16 کد محوری و در نهایت 3 کد انتخابی به عنوان نقش هوش مصنوعی بر رهبری آموزشی شناسایی شد. یافتههای پژوهش نشان داد که نقش هوش مصنوعی بر رهبری آموزشی در مدارس شامل؛ تجربیات یادگیری شخصی سازی دانش آموزان مانند: محیط یادگیری اکتشافی، مشاوره فردی به دانش آموزان، یادگیری هوشمند، بسترهای هوشمند برای خودیادگیری، ارائه محتوای آموزشی سفارشی سازی شده؛ وظایف اداری مدیران مانند: نگهداری سوابق دانشآموزان، زمانبندی و برنامهریزی دروس به صورت خودکار، تسهیل تصمیمگیری در محیط آموزشی، پیش بینی عملکرد دانشآموزان، پذیرش و ثبت نام دانشآموزان به صورت خودکار؛ و وظایف روزمره معلمان مانند: ارائه راهبردهای تدریس تطبیقی، آموزش هوشمند، کنترل فرایند یادگیری، نمره دهی خودکار به تکالیف و امتحانات، دستیار دیجیتالی،ارائه بازخورد فوری میباشد. در نهایت اینکه به کمک هوش مصنوعی، رهبران آموزشی میتوانند به بهبود کیفیت آموزش، ارتقاء اثربخشی تدریس، تسهیل فعالیتهای روزمره معلمان و بهینهسازی فرآیندهای اداری مدارس بپردازند
امیرحسین شکوفی مقیمان؛ پریناز بنیسی؛ مریم مصلح
چکیده
زمینه و هدف: مدارس دولتی در ایران با توجه به ویژگیهای ساختاری و مدیریتی خود که متاثر از ساختار متمرکز مدیریت آن است با اصول سازمان یادگیرنده فاصله دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است. روش: رویکرد پژوهش، کیفی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در ...
بیشتر
زمینه و هدف: مدارس دولتی در ایران با توجه به ویژگیهای ساختاری و مدیریتی خود که متاثر از ساختار متمرکز مدیریت آن است با اصول سازمان یادگیرنده فاصله دارند. بنابراین هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل کیفی توسعه مدارس دولتی یادگیرنده است. روش: رویکرد پژوهش، کیفی است و از طریق نمونه گیری هدفمند با 22 نفر از خبرگان وزارت آموزش و پرورش و مدارس در شهر تهران تا دستیابی به اشباع نظری مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. برای اکتشاف مدل توسعه مدارس یادگیرنده، تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تئوری داده بنیاد و از طریق نرم افزار مکس کیودا صورت گرفت. یافته ها: پس از انجام مصاحبههای کیفی و کدگذاریها، مقولههای کلی، مقولههای فرعی و مفاهیم شناسایی و عوامل علی، زمینهای، مداخلهای، راهبردها و پیامدهای توسعه مدارس یادگیرنده مشخص گردید و در نهایت مدل توسعه مدارس یادگیرنده با 6 بعد اصلی و 17 مقوله فرعی و 221 شاخص طراحی شد.نتایج: مدیران وزارت آموزش و پرورش و تمامی ذینفعان مدارس با توجه به عوامل علی و شرایط زمینهای و مداخلهای و اتخاذ راهبردهایی در زمینه توانمندسازی منابع انسانی، توسعه مدیریت دانش و یادگیری، یادگیری تیمی و مشارکتی، شبکه ارتباطات یادگیری و مدرسه خودارزیاب، مسئول و پاسخگو میتوانند از مزایای توسعه مدارس یادگیرنده بهرهمند شوند.
حافظ صاحب یار؛ ابولفضل فرید
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری تعادل کار- زندگی در روابط علّی بین فضیلت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان و پیشنهاد الگویی علی در ارتباط با آن صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مدارس منطقهی کلیبر بودند که با روش نمونهگیری خوشهای و با فرمول کوکران، تعداد 200 نفر انتخاب شدند. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگری تعادل کار- زندگی در روابط علّی بین فضیلت سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی معلمان و پیشنهاد الگویی علی در ارتباط با آن صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه معلمان مدارس منطقهی کلیبر بودند که با روش نمونهگیری خوشهای و با فرمول کوکران، تعداد 200 نفر انتخاب شدند. پژوهش حاضر از حیث هدف کاربردی و از حیث روش، توصیفی از نوع همبستگی است. برای گردآوری دادهها، از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد که همه آنها از روایی و پایایی مناسبی برخوردار بودند. دادههای پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS و Lisrel در قالب آزمونهای t و مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که فضیلت سازمانی مدارس به طور مستقیم اثر معنیداری بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان دارد؛ همچنین آزمون الگوی مفروض نشان میدهد فضیلت سازمانی با میانجیگری تعادل کار-زندگی میتواند بر رفتار شهروندی سازمانی معلمان اثرگذار باشد. یافتههای پژوهش بر اهمیت فضیلت سازمانی مدارس و رفتار شهروندی سازمانی و همچنین بر تعادل کار-زندگی معلمان تاکید دارد.
جواد ایمانی؛ مهدی باقری؛ پریوش جعفری؛ نادر قلی قورچیان
چکیده
نارضایتی از عملکرد نظام آموزشی در پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه امروز و قابلیتهای ضعیف خروجیهای آن در دستیابی به هدفهای از پیش تعیینشده، آموزشوپرورش امروز را با چالشهای جدی مواجه کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفهها و شاخصهای اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان برای ارائه مدل در راستای بهبود ...
بیشتر
نارضایتی از عملکرد نظام آموزشی در پاسخگویی به نیازهای روزافزون جامعه امروز و قابلیتهای ضعیف خروجیهای آن در دستیابی به هدفهای از پیش تعیینشده، آموزشوپرورش امروز را با چالشهای جدی مواجه کرده است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی مؤلفهها و شاخصهای اثربخشی مدارس متوسطه دوم استان هرمزگان برای ارائه مدل در راستای بهبود سیستم آموزشی مدارس انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، با رویکرد کمی-کیفی (آمیخته) انجام گرفته است. جامعه آماری شامل افراد خبره در حوزه اثربخشی مدارس بود که در بخش کمی شامل تمامی مدیران، دبیران و هنرآموزان مدارس در استان هرمزگان در سال تحصیلی 1396-1397 (6800=N) بود. همچنین در بخش کیفی نیز حجم جامعه با اشباع نظری 10 نفر برآورد شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 364 نفر برآورد شده و برای انتخاب نمونه نیز از نمونهگیری طبقهای استفاده شد. ابزار گردآوری دادهها، مصاحبه و پرسشنامه محققساخته بر مبنای مقیاس پنج گزینهای بود. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ و روایی آن از نظر صوری و محتوایی از طریق چند نفر از خبرگان به تأیید رسید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. نتایج به دست آمده به شناسایی 16 مؤلفه و 65 شاخص منجر شد که نامگذاری آنها بر اساس مبانی نظری شکل گرفت.
سیدمحمد میرکمالی؛ کبری خباره؛ ابراهیم مزاری؛ یونس رومیانی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطهای سرمایههای انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجامشده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطهای سرمایههای انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجامشده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و کادر اجرایی مدارس دوره اول و دوم ابتدایی ناحیه یک شهرری بوده که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، 170 نفر