ابراهیم مزاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعۀ پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایاننامهها، رسالهها، کتب و گزارشهای کاری) قابلدسترس در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعۀ پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایاننامهها، رسالهها، کتب و گزارشهای کاری) قابلدسترس در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه زمانی 2015 تا 2023 تشکیل داده است که از میان آنها تعداد 30 سند علمی به شیوۀ نمونهگیری هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای تحلیل یافتهها، ابتدا کدها از متن استخراج و سپس مقولهها شکل گرفتند. درنهایت، الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش طراحی شد. برای اعتبار یافتههای پژوهش از روش روایی توصیفی و تفسیری (فرایند ساختیافته نگارش و ثبت یافتهها و ابزار حیاتی Glynn (2006)) و برای سنجش پایایی کدها، از روش توافق بین دو کدگذار استفاده و 48/81 محاسبه شد. نتایج حاکی از طراحی مدل در 13 مقوله برای حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش شد که شامل رویکرد حکمرانی دیجیتالی، زیرساختها و فناوریهای سخت دیجیتالی، پلتفرمها و فناوریهای نرم دیجیتالی، برنامه درسی و محتوایی دیجیتالی، کنشگران حکمرانی دیجیتالی و همچنین شایستگیهای حکمرانی دیجیتالی، فرایندها و رویههای حکمرانی، خطمشیگذاری، هنجارها، قوانین و مقررات و تنظیمگری دیجیتالی، گرهها و نقاط اتصال عناصر و عوامل، پایش و نظارت دیجیتالی و درنهایت بافتار زمینهای حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش بوده است. میتوان نتیجه گرفت حکمرانی بهعنوان یک علم در ادغام با فناوری دیجیتال، حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش را بهعنوان راهحلی مناسب برای نظام مسائل کنونی آموزشوپرورش معرفی میکند.
اکرم طالبی؛ علی خورسندی؛ سعید غیاثی
چکیده
توانمندسازی معلمان فرایندی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند سیاستگذاری پویا در ابعاد متعددی است. در پژوهش حاضر تلاش شد عوامل مؤثر بر پدیده توانمندسازی معلمان موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش با اعمال رویکرد ترکیبی و در دو گام مطالعه تطبیقی و تحلیل انتقادی انجام شد. در بخش نخست دادههای مربوط به آموزش معلمان در کشورهای فنلاند، سنگاپور، ...
بیشتر
توانمندسازی معلمان فرایندی پیچیده و چندبعدی است که نیازمند سیاستگذاری پویا در ابعاد متعددی است. در پژوهش حاضر تلاش شد عوامل مؤثر بر پدیده توانمندسازی معلمان موردبحث و بررسی قرار گیرد. پژوهش با اعمال رویکرد ترکیبی و در دو گام مطالعه تطبیقی و تحلیل انتقادی انجام شد. در بخش نخست دادههای مربوط به آموزش معلمان در کشورهای فنلاند، سنگاپور، ژاپن، اتریش، فرانسه و ایران در محورهای مشخص جمعآوری گردید و در گام دوم با (14) نفر از متخصصین تعلیم و تربیت، مدیران و اعضاء هیئتعلمی دانشگاه فرهنگیان مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته های پژوهش مبین آن است که توانمندسازی معلمان از دو بعد کلان و خرد با موانع متعددی مواجه است. ضعف جایگاه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی معلمان از منظر کلان و ضعف آموزش های بدو خدمت، ضمن خدمت، حمایت از توسعه مستمر حرفه ای و فقدان سیاست جذب فراگیر مناسب از منظر خرد مانع توانمندسازی معلمان شده است؛ بنابراین توصیه می شود بهمنظور ارتقاء جامعه و حرکت در مسیر توسعه پایدار، دیدگاه مسئولین به آموزشوپرورش و این حرفه در ابعاد مختلف و بهصورت عملی تغییر کرده و سیاست هایی متناسب با نیازهای جامعه معلمان و سطح بینالمللی اتخاذشده و از ورود افرادی که استعداد، علاقه و شایستگی لازم را ندارند، جلوگیری شود.
علی رشیدی؛ حمید رحیمیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شغلی و فرهنگی با بهرهوری نیروی انسانی در کارمندان آموزشوپرورش شهرستان تربتحیدریه بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردیو ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیهی کارمندان آموزشوپرورش شاغل در ادارات آموزشوپرورش شهرستان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ویژگیهای شغلی و فرهنگی با بهرهوری نیروی انسانی در کارمندان آموزشوپرورش شهرستان تربتحیدریه بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردیو ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع تحقیقات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیهی کارمندان آموزشوپرورش شاغل در ادارات آموزشوپرورش شهرستان تربتحیدریه که حدود 250 نفر بودند، تشکیل میدادند. نمونهای شامل 130 کارمند از بین کارمندان ادارات آموزشوپرورش شهرستان مذکور به روش تصادفی ساده انتخاب شد. دادههای تحقیق با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای شغلی هاکمن و الدهام، با ضریب پایایی 78/0 و پرسشنامه بهرهوری نیروی انسانی و فرهنگسازمانی تیلور و برنت، با ضریب پایایی 73/0 جمعآوری گردید. دادهها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی و آزمون t مستقل مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد ویژگیهای شغلی و فرهنگسازمانی با بهرهوری نیروی انسانی رابطه مثبت و معنادار دارند. بر اساس این یافته، ویژگیهای شغلی 40/0 و ویژگیهای فرهنگی 31/0، میزان بهرهوری نیروی انسانی کارکنان را در اداره آموزشوپرورش پیشبینی میکنند. همچنین یافتهها نشان داد که از بین ویژگیهای شغلی دو ویژگی هویّت وظیفه و تنوع مهارت بیشترین رابطه و بازخورد کمترین میزان رابطه را با بهرهوری نیروی انسانی دارند. از بین ویژگیهای فرهنگی نیز روابط اجتماعی بیشترین میزان رابطه را با بهرهوری دارا بود. بنابراین مسئولان و مدیران ادارات و سازمانها و بخصوص اداره آموزشوپرورش بهعنوان سکاندار تعلیم و تربیت یک جامعه لازم است تا با غنیتر کردن هرچه بیشتر و بهتر ویژگیهای موردنظر در جهت ارتقای بهرهوری نیروی انسانی گام بردارند.