کامران مالکپور لپری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل مفهوم و ابعاد چندمنظورهسازی دانشگاه به عنوان یک رویکرد نوین در آموزش عالی بوده است. پژوهش از لحاظ هدف جز تحقیقات توسعهای و از لحاظ شیوه گردآوری یافتهها با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و متخصصین حوزه آموزش عالی، مدیریت آموزشی، روانشناسی و علوم اجتماعی شهر ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل مفهوم و ابعاد چندمنظورهسازی دانشگاه به عنوان یک رویکرد نوین در آموزش عالی بوده است. پژوهش از لحاظ هدف جز تحقیقات توسعهای و از لحاظ شیوه گردآوری یافتهها با رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اساتید و متخصصین حوزه آموزش عالی، مدیریت آموزشی، روانشناسی و علوم اجتماعی شهر تهران در سال 1403 بودند. با روش نمونهگیری هدفمند معیار تعداد 20 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری یافتهها از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد و با استفاده از راهبرد کدگذاری سه مرحلهای در محیط نرمافزاری MAXQDA مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس نتایج پژوهش در مرحله کدگذاری باز تعداد 478 مضمون پایه، 52 مضمون سازماندهنده 9 مضمون فراگیر شناسایی و طبقهبندی شدند. بدینترتیب ابعاد مدل استحصال شده این پژوهش شامل آموزش چندوجهی، پژوهش کاربردی و نوآورانه، توسعه کارآفرینی و همکاری با صنعت، پاسخگویی به نیازهای جامعه و مسائل زیستمحیطی، فناوری و دیجیتالی شدن، بینالمللیسازی و تنوع فرهنگی، اسلامیسازی و تربیت اصول اخلاقی، مدیریت و حکمرانی مؤثر، توسعه مهارتهای بینرشتهای بود. توجه به این ابعاد میتواند دانشگاهها را از نهادهای صرفاً آموزشی به سازمانهایی چندمنظوره و تأثیرگذار در سطح جامعه و بینالمللی تبدیل کند. بنابراین، مدیران و سیاستگذاران آموزش عالی با اتخاذ این رویکرد میتوانند به بهبود پاسخگویی دانشگاهها به نیازهای روزافزون جامعه و ارتقای نقش آنها در پیشبرد توسعه پایدار کمک شایانی نمایند.
ابراهیم مزاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعۀ پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایاننامهها، رسالهها، کتب و گزارشهای کاری) قابلدسترس در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و ازنظر هدف، بنیادی است که از روش سنتزپژوهی Sandelowski and Barroso (2007) استفاده کرده است. جامعۀ پژوهش حاضر را اسناد و مدارک علمی (مقالات، پایاننامهها، رسالهها، کتب و گزارشهای کاری) قابلدسترس در پایگاههای علمی معتبر داخلی و خارجی در بازه زمانی 2015 تا 2023 تشکیل داده است که از میان آنها تعداد 30 سند علمی به شیوۀ نمونهگیری هدفمند انتخاب و تحلیل شدند. برای تحلیل یافتهها، ابتدا کدها از متن استخراج و سپس مقولهها شکل گرفتند. درنهایت، الگوی حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش طراحی شد. برای اعتبار یافتههای پژوهش از روش روایی توصیفی و تفسیری (فرایند ساختیافته نگارش و ثبت یافتهها و ابزار حیاتی Glynn (2006)) و برای سنجش پایایی کدها، از روش توافق بین دو کدگذار استفاده و 48/81 محاسبه شد. نتایج حاکی از طراحی مدل در 13 مقوله برای حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش شد که شامل رویکرد حکمرانی دیجیتالی، زیرساختها و فناوریهای سخت دیجیتالی، پلتفرمها و فناوریهای نرم دیجیتالی، برنامه درسی و محتوایی دیجیتالی، کنشگران حکمرانی دیجیتالی و همچنین شایستگیهای حکمرانی دیجیتالی، فرایندها و رویههای حکمرانی، خطمشیگذاری، هنجارها، قوانین و مقررات و تنظیمگری دیجیتالی، گرهها و نقاط اتصال عناصر و عوامل، پایش و نظارت دیجیتالی و درنهایت بافتار زمینهای حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش بوده است. میتوان نتیجه گرفت حکمرانی بهعنوان یک علم در ادغام با فناوری دیجیتال، حکمرانی دیجیتالی آموزشوپرورش را بهعنوان راهحلی مناسب برای نظام مسائل کنونی آموزشوپرورش معرفی میکند.