مریم بریهی؛ حسین عبداللهی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی انجام گرفت. پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه موردی است. مدارس موردمطالعه جهت این پژوهش، دو مدرسه غیرانتفاعی دخترانه تکریم و فضه (س) در دوره ابتدایی بودند که ضمن بهرهگیری از رویکرد دینی، از بسترهای متنوعی جهت بالا بردن کیفیت آموزشی و پرورشی مدرسه استفاده مینمودند. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی انجام گرفت. پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه موردی است. مدارس موردمطالعه جهت این پژوهش، دو مدرسه غیرانتفاعی دخترانه تکریم و فضه (س) در دوره ابتدایی بودند که ضمن بهرهگیری از رویکرد دینی، از بسترهای متنوعی جهت بالا بردن کیفیت آموزشی و پرورشی مدرسه استفاده مینمودند. جامعه موردمطالعه شامل معلمان، معاونان آموزشی و مدیران این دو مدرسه شامل 24 نفر بود که از 20 نفر آنها مصاحبه به عمل آمد و پسازآن به علت رسیدن به حد اشباع نظری در دادهها، مصاحبهها ادامه پیدا نکرد. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که توسط محقق طراحی شد. در تحلیل دادهها از الگوی تحلیل دادههای کیفی با روش تحلیل محتوا استفاده شد و دادههای پژوهش پس از مکتوب شدن بهصورت کدهای باز، محوری و گزینشی دستهبندی شدند. نهایتاً در زمینه بسترهای تحقق رهبری آموزشی 4 مؤلفه بسترهای سازمانی شامل: (برنامههای ترسیم اهداف و چشمانداز برای کارکنان، برنامههای ارزیابی و اثربخشی، برنامههای مشارکت کارکنان در تصمیمات، برنامههای ارتباط مؤثر با کارکنان، مدیریت زمان و برنامه توسعه حرفهای مدیر)، بسترهای دانشآموزی شامل: (برنامههای توسعه فردی دانشآموز، برنامههای آموزشی و مهارتی، برنامههای خودشناسی و معرفتافزایی)، بسترهای معلمان شامل: (برنامههای توانمندسازی و برنامههای خودآگاهی) و بسترهای خانوادهمحور شامل: (برنامههای تربیتی و مهارتافزایی و برنامههای آگاهی از رویکرد مدرسه) به دست آمد.
مرضیه قاسمی راد؛ عباس عباسپور؛ حمید رحیمیان؛ حسین عبداللهی؛ مرتضی طاهری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائهی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائهی مدلی برای طراحی مراکز یادگیری اعضای هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی آنان انجام شد. برای انجام این پژوهش از روش آمیخته و طرح اکتشافی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی کلیه اسناد پژوهشی مرتبط از سال 2000 تا به امروز و استادان دانشگاه، متخصصان و مطلعان آشنا با مرکز یادگیری و اعضای هیئت علمی بودند. این پژوهش از مصاحبة نیمه ساختاریافته نیز بهره برده است. نمونهگیری در بخش کیفی به صورت هدفمند انجام شد و تحلیل دادهها در این بخش به صورت داده بنیاد با رویکرد تحلیل مضمون در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. جامعة آماری تحقیق در بخش کمی پژوهش، شامل شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه بود که 250 نفر به صورت تصادفی انتخاب شد برای تحلیل دادهها در این بخش از نرم افزار spss و Amose استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 5 کد اصلی که معرف ابعاد توانمندسازی و 9 کد محوری که معرف مولفههای ابعاد بود شناسایی شد. همچنین تعداد 50 کد باز مشخص شد که پس از ادغام به 28 کد باز کاهش یافت. بر اساس ابعاد، مهارتهای مورد نیاز اعضای هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در راستای توانمندسازی عبارتند از: عوامل اجتماعی، عوامل اقتصادی وعوامل آموزشی. نتایج حاصل از انجام تحلیل عاملی که به وسیله نرم افزار ایموس انجام گرفت، نیز نشان داد که مقیاس اندازه گیری در تمام شاخص های تحلیل عاملی در سطح مطلوب و قابل قبولی است.