محمد مجتبی زاده؛ دکتر عباس عباس پور؛ دکتر حسن ملکی؛ دکتر مقصود فراست خواه
چکیده
هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک کنشگران اجتماع علمی از الگوی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و طراحی الگوی اعتبارسنجی مناسب است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهشهای توسعهای و به لحاظ روش،مبتنی بر نظریه زمینهایاست.بر اساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا به معانی، دیدگاهها و سازوکارهای ذهنی کنشگران آموزش عالی پی برده ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش واکاوی درک کنشگران اجتماع علمی از الگوی اعتبارسنجی نظام آموزش عالی کشور و طراحی الگوی اعتبارسنجی مناسب است. این پژوهش، ازنظر هدف، از نوع پژوهشهای توسعهای و به لحاظ روش،مبتنی بر نظریه زمینهایاست.بر اساس این روش، تلاش محققان بر آن بوده است تا به معانی، دیدگاهها و سازوکارهای ذهنی کنشگران آموزش عالی پی برده شوند. چهار ابزار اصلی گردآوری دادههای این پژوهش مصاحبه، مشاهده، یادداشتبرداری و مرور اسناد بوده است. بر اساس روششناسی زمینهای، و با بررسی دادههای بهدستآمده در مرحلهی اول کدگذاری باز، 2027 مفهوم به دست آمد. دادههای مرحلهی دوم کدگذاری باز، در قالب 1262 مفهوم و 157 مقولهی عمده طبقهبندی شدند. در مرحله کدگذاری محوری، 25 مقوله هستهای تعیین شدند. در مرحلهی کدگذاری انتخابی 25 مقولهی هستهای به سطح انتزاعی بالاتر ارتقاء داده شد و برحسب ویژگیهای شرایطی، تعاملی/فرایندی و پیامدی طبقهبندی شد. در پایان، مقولهی گفتمان کیفیت، بیم و امید، را بهعنوان اصلیترین و نهاییترین مقولهی هستهای انتخاب و بسط داده شدند. این پژوهش نشان میدهد، کیفیت مفهومی پیچیده و چندبعدی است. بر این پایه، توجه چندجانبه و کلیگرا نسبت به اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران و دوری از نگاه جزیرهای و جزءگرا لازم است.