سیروس مرادخواه؛ سیده پرستو احمد حیدری
چکیده
هدایت و مدیریت مدارس بر عهده مدیرانی است که با تصمیمات و اقدامات خود، مسیر آموزشی دانشآموزان را شکل میدهند. این پژوهش پدیدارنگارانه به مفهومسازی رهبری کارآفرین میان مدیران آموزشی در مدارس میپردازد. میدان تحقیق استان کردستان و مشارکتکنندگان بالقوه تمامی مدیران آموزشی در مقطع ابتدایی در شهر سنندج بودند که 18 نفر از آنان بهصورت ...
بیشتر
هدایت و مدیریت مدارس بر عهده مدیرانی است که با تصمیمات و اقدامات خود، مسیر آموزشی دانشآموزان را شکل میدهند. این پژوهش پدیدارنگارانه به مفهومسازی رهبری کارآفرین میان مدیران آموزشی در مدارس میپردازد. میدان تحقیق استان کردستان و مشارکتکنندگان بالقوه تمامی مدیران آموزشی در مقطع ابتدایی در شهر سنندج بودند که 18 نفر از آنان بهصورت هدفمند (ناهمگن)انتخاب و با استفاده از یک پروتکل مصاحبه نیمه ساختاریافته دعوت به مشارکت شدند، بر اساس تجزیهوتحلیل دادهها، پنج طبقه اصلی برای تجربه و درک رهبری کارآفرینانه شناسایی شد. این طبقات شامل راهبری و هدایت (توانایی مدیران در هدایت گروهها به سمت اهداف و ایجاد انگیزه در برای دستیابی به نتایج مطلوب)، تسهیل و تقویت همکاری(ایجاد محیطی مشوق جهت برقراری ارتباط)، ایجاد حمایت و پشتیبانی (فراهم کردن منابع و حمایتهای لازم برای گروهها بهمنظور افزایش کارایی و کاهش موانع)، تعیین اهداف استراتژیک(اهمیت تعیین اهداف بلندمدت و استفاده از روشهای مناسب برای دستیابی به آنها) و تقویت خلاقیت و نوآوری(ایجاد فضایی که در آن خلاقیت و نوآوری بهعنوان عوامل کلیدی در موفقیت سازمان موردتوجه قرار گیرند) است. این ساختار سلسلهمراتبی تحت تأثیر چهار مؤلفه آگاهی شکل میگیرد: خصلت، پیوند، مقصد و پیامد. هر یک از این مؤلفهها به توسعه و تقویت رهبری کارآفرینانه کمک میکند و به مدیران امکان میدهد تا بهطور مؤثرتری در محیطهای پویا و چالشبرانگیز عمل کنند. یافتههای این پژوهش به سیاستگذاران آموزشی نشان میدهد که رهبری کارآفرین از نظرگاه مدیران در مدارس چگونه است.
سیده پرستو احمدحیدری؛ سید جمال بارخدا؛ خلیل زندی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی انگیزهها و موانع زنان در مسیر تصدی پست مدیریتی مدارس و همچنین شناسایی راهکارهای تسهیل این مسیر بود. روش پژوهش، کیفی و راهبرد مورد استفاده نظریه دادهبنیاد کلاسیک بود. میدان پژوهش معلمان زن متقاضی پست مدیریت بودند که در آزمون انتخاب و انتصاب مدیران مدارس استان کردستان شرکت کرده بودند. با استفاده از نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی انگیزهها و موانع زنان در مسیر تصدی پست مدیریتی مدارس و همچنین شناسایی راهکارهای تسهیل این مسیر بود. روش پژوهش، کیفی و راهبرد مورد استفاده نظریه دادهبنیاد کلاسیک بود. میدان پژوهش معلمان زن متقاضی پست مدیریت بودند که در آزمون انتخاب و انتصاب مدیران مدارس استان کردستان شرکت کرده بودند. با استفاده از نمونهگیری هدفمند و با استناد به قاعده اشباع نظری، 18 نفر مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمهساختاریافته بود. دادههای متنی از طریق کدگذاری باز و مقولهبندی تحلیل شدند. با استناد به معیارهای چهارگانه باورپذیری، اطمینانپذیری، تاییدپذیری و انتقالپذیری، از اعتبار تحقیق اطمینان حاصل شد. یافتهها بیانگر شناسایی 241 کد باز و 18 مفهوم فرعی بود که در ذیل سه مفهوم اصلی انگیزهها، چالشها و راهکارها قرار گرفتند. انگیزهها شامل نوآوری و تحول سازنده، رشد و پیشرفت فردی، توانمندی و مدیریت زنانه، ارتباطات و همکاری مؤثر، پرورش و توسعه دانشآموزان، و عدالت سازمانی و برابری بودند. موانع شامل موانع شامل طرحوارهی نامطلوب جامعه در خصوص مدیریت زنان، نبود بستر قانونی برای مدیریت زنان، گرانباری نقش، عدم تاب آوری زنان در پست مدیریت، ناعدالتی در انتصاب زنان در پست مدیریت، و حمایت نکردن سازمانهای بالادستی بود. در نهایت راهکارها شامل فرهنگسازی اجتماعی در مورد توانمندی مدیریت زنان، فراهم کردن تسهیلات رفاهی، انتصاب افراد بر اساس شایسته سالاری در فرایندی شفاف، و فرهنگ سازی تفکر برابر جنسیتی بود.