سوسن بهرامی؛ رضا جعفری هرندی
چکیده
امروزه نیروی انسانی منبع راهبردی سازمان بوده و یک سازمان دارای نظام ارزشی است و هر یک از نیروهای انسانی سازمان نیز دارای نظام ارزشی منحصربه فرد خود می باشد، تناسب سازمانی به باورهای ذهنی افراد در مورد میزان هماهنگی ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی اشاره دارد. هدف مقاله حاضر تعیین رابطه چندگانه بین ارزشهای فردی با تناسب فرد- سازمان در ...
بیشتر
امروزه نیروی انسانی منبع راهبردی سازمان بوده و یک سازمان دارای نظام ارزشی است و هر یک از نیروهای انسانی سازمان نیز دارای نظام ارزشی منحصربه فرد خود می باشد، تناسب سازمانی به باورهای ذهنی افراد در مورد میزان هماهنگی ارزشهای شخصی با فرهنگ سازمانی اشاره دارد. هدف مقاله حاضر تعیین رابطه چندگانه بین ارزشهای فردی با تناسب فرد- سازمان در دانشگاه است. تحقیق حاضر از نوع پژوهش توصیفی، همبستگی چندمتغیره بود. جامعه آماری شامل اعضای هیات علمی و کارکنان دانشکده های دانشگاه قم و روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی بود. ابزار تحقیق، پرسشنامه های استاندارد بودند که روایی و پایایی آنها محاسبه گردید. نتایج نشان داد که میانگین نمرات ارزشهای فردی اعضای هیات علمی از حد متوسط بالاتر و در کارکنان در حد متوسط بود، میانگین نمرات تناسب فرد- سازمان اعضای هیات علمی در حد متوسط و در کارکنان از حد متوسط پایینتر بود. از طرفی بین نمرات مولفه های ارزشهای فردی(قدرت، موفقیت، خیرخواهی، استقلال، جهان گرایی، همنوایی، لذت طلبی، برانگیختگی، سنت و امنیت) و تناسب فرد –سازمان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت و نیز بین چهار سبک ارزشی و تناسب فرد – سازمان رابطه چندگانه مثبت و معناداری وجود داشت.
سیدمحمد میرکمالی؛ کبری خباره؛ ابراهیم مزاری؛ یونس رومیانی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطهای سرمایههای انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجامشده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطهای سرمایههای انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجامشده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و کادر اجرایی مدارس دوره اول و دوم ابتدایی ناحیه یک شهرری بوده که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، 170 نفر از آنان انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه خودرهبری ابیلی و مزاری(1393)، سرمایههای انسانی نادری(1390) و چابکی سازمانی مرادی(1393) استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، T تکگروهی، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سه متغیر اصلی پژوهش (خودرهبری، سرمایههای انسانی و چابکی سازمانی) با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری(p<0/01) دارند. مدلیابی معادلات ساختاری نیز حاکی از تأثیر خودرهبری بر سرمایههای انسانی(81/0=γ) و سرمایههای انسانی بر چابکی سازمانی (60/0=β) هست. همچنین خودرهبری بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری سرمایههای انسانی بر چابکی سازمانی(39/0=γ) تأثیرگذار است. نتایج همچنین نشان داده که خودرهبری بهطور مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار نیست. نهایتاً میتوان اینگونه نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خود مسئولیتپذیری و خودآغازگری مانند خودرهبری، نهتنها موجبات رشد سرمایه انسانی را فراهم میکند، بلکه چابکی سازمانی را بهواسطه سرمایه انسانی تسهیل میکند.
حسن احمدی؛ عادل زاهد بابلان؛ سید محمد سید کلان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل به وجود آورندۀ سکوت سازمانی در بین کارکنان دانشگاه بود. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا دادههای کیفی، سپس بر اساس یافتههای آن، دادههای کمّی گردآوری و تحلیل شدند. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی با جمعیت 354 نفر بود. در مرحله کمّی از طریق نمونهگیری خوشهای ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل به وجود آورندۀ سکوت سازمانی در بین کارکنان دانشگاه بود. برای نیل به این هدف از مطالعه موردی استفاده شد که در ابتدا دادههای کیفی، سپس بر اساس یافتههای آن، دادههای کمّی گردآوری و تحلیل شدند. جامعه آماری این پژوهش کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی با جمعیت 354 نفر بود. در مرحله کمّی از طریق نمونهگیری خوشهای تعداد 153 نفر برای نمونهگیری برآورد شدند. در بخش کیفی با استفاده از نمونهگیری هدفمند تعداد 11 نفر انتخاب و با آنها مصاحبههای عمیق صورت گرفت. ابزار گردآوری دادهها در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که ضریب آلفای کرونباخ آن 92/0 محاسبه گردید. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه بدون ساختار بود که از روش سهبعدینگری و بازخورد مشارکتکننده برای اعتبار یابی آن استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادههای کمّی از مدل معادلات ساختاری با نرمافزار PLS و در بخش کیفی از تحلیل محتوای استقرایی مبتنی بر کدگذاری باز استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی مانند ساختار سازمان، فرهنگ سازمان، عکسالعمل منفی از جانب مدیران و سبک رهبری و عوامل فردی مانند ترس از دست دادن شغل، نوع شخصیت فرد و عدم تعهد کارمند جزء دلایلی هستند که موجب سکوت افراد در سازمان شدهاند. یافتههای دیگر پژوهش نیز نشان داد که ازنظر کارکنان عکسالعمل منفی از جانب مدیران بیشترین تأثیر را در سکوت سازمانی دارد.
اردلان محمدرضا؛ رقیه بهشتی راد؛ وحید سلطانزاده
چکیده
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر رهبری امنیت مدار بر کاهش رفتارهای تلافیجویانه با نقش میانجی وجدان کاری انجام شده است. طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بود. که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم هر طبقه 229 نفر بهعنوان نمونه آماری جهت مطالعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر رهبری امنیت مدار بر کاهش رفتارهای تلافیجویانه با نقش میانجی وجدان کاری انجام شده است. طرح پژوهشی همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه بود. که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب با حجم هر طبقه 229 نفر بهعنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رهبری امنیت مدار، وجدان کاری و رفتارهای تلافیجویانه استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد: اثر مستقیم رهبری امنیت مدار بر کاهش رفتارهای تلافیجویانه (63/0) مثبت و معنیدار است. اثر مستقیم رهبری امنیت مداری بر وجدان کاری(74/0) مثبت و معنیدار است. همچنین اثر مستقیم وجدان کاری بر کاهش رفتارهای تلافیجویانه (16/0) مثبت و معنادار است. اما اثر غیرمستقیم رهبری امنیت مدار بر کاهش رفتارهای تلافیجویانه با نقش میانجی وجدان کاری (11/0) معنیدار نیست. درنتیجه با توجه به ابعاد رهبری امنیت مدار و وجودان کاری میتوان شاهد کاهش رفتارهای تلافیجویانه کارکنان بود.
احسان پروین؛ شراره محمدی؛ ناصر شیربگی؛ طاهره لطفی نژاد
چکیده
معنویت در محیط کار، از مفاهیم جدیدی است که در سالهای اخیر در ادبیات مدیریت و کسب و کار ظهور کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه معنویت سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه میباشد. این مطالعه برحسب هدف از نوع کاربردی، ازنظر نحوه اجرا توصیفی و ازنظر آماری توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشکاه ...
بیشتر
معنویت در محیط کار، از مفاهیم جدیدی است که در سالهای اخیر در ادبیات مدیریت و کسب و کار ظهور کرده است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه معنویت سازمانی و تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه رازی کرمانشاه میباشد. این مطالعه برحسب هدف از نوع کاربردی، ازنظر نحوه اجرا توصیفی و ازنظر آماری توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشکاه رازی ( 500 نفر) که در نیمه اول سال 1393 مشغول به کار بودند. نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان و با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 200 نفر انتخاب شدند که به کمک پرسشنامه ی معنویت سازمانی (شموس و دوچون، 2000 و میلیمن، 2003) و تعهد سازمانی (خان،2002) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آمار توصیفی و استنباطی (t دو گروه مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافتهها نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار بین ابعاد معنویت سازمانی و تعهد سازمانی می باشد و میانگین نمرات کلی معنویت سازمانی، همسو با اهداف سازمان می باشد و تعهد مداوم مردان بالاتر از زنان بود. بررسی سایر فرضیات نشانگر آن است که بین ابعاد معنویت سازمانی و تعهد سازمانی رابطه وجود دارد. طبق تحلیل رگرسیون ابعاد احساس همبستگی با همکاران و همسویی با اهداف سازمان از ابعاد معنویت سازمانی پیشبینی کننده مثبت تعهد عاطفی بودند و بعد احساس همبستگی با همکاران، تعهد مداوم را پیشبینی میکرد. نمرات کلی معنویت سازمانی هم پیشبینی کننده مثبتی برای تعهد هنجاری می باشد.