مقاله پژوهشی
سپیده نصیرپور؛ صادق ملکی آوارسین؛ جهانگیر یاری جاج عطالو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراکشده و بهزیستی ذهنی با نقش میانجیگری سختکوشی روانشناختی در کارکنان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز انجام شد. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کارکنان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف مدلیابی معادلات ساختاری سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراکشده و بهزیستی ذهنی با نقش میانجیگری سختکوشی روانشناختی در کارکنان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز انجام شد. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری، شامل کارکنان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر تبریز در سال 1402 به تعداد 500 نفر بود. روش نمونهگیری، بهصورت نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، به تعداد 246 نفر بود. ابزار جمعآوری دادهها، پرسشنامههای سبک رهبری تعاملی شائو و همکاران (2017)، حمایت سازمانی ادراکشده آلن و همکاران (2008)، بهزیستی ذهنی مولوی و همکاران (1389) و سختکوشی روانشناختی مورینو جیمز و همکاران (2014) بود. برای تحلیل دادهها، از ضریب همبستگی گشاوری پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد، رابطه بین سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراکشده، بهزیستی ذهنی و سختکوشی روانشناختی، بهطور مثبت معنیدار بود. بهزیستی ذهنی، نیز از طریق سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراکشده و سختکوشی روانشناختی قابل پیشبینی بود. بهعلاوه، نقش میانجیگرانه سختکوشی روانشناختی در رابطه بین سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراکشده و بهزیستی ذهنی، تأیید شد. بر این اساس، نتیجهگیری میشود، توسعه سختکوشی روانشناختی میتواند سبک رهبری تعاملی، حمایت سازمانی ادراکشده و بهزیستی کارکنان را تضمین کند. با پرورش سختکوشی روانشناختی ، محیط کار سالم و پویاتری ایجاد خواهد شد که به نفع هم کارکنان و هم سازمان است. بنابراین، ترویج سختکوشی روانشناختی از طریق تشویق کارکنان به شرکت در فعالیتهای تقویت کننده مقاومت و انعطافپذیری روانشناختی پیشنهاد میشود.
مقاله پژوهشی
رضا محمدی؛ حسین حقی؛ اکبر خرسندی یامچی
چکیده
موفقیت و لازمه آموزش و پرورش پویا و تعالیمحور، مدیرانی پویا، شایسته، متخصص و علاقهمند به حرفه یاددهی-یادگیری اثربخش است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی صلاحیت حرفهای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر بود. پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش تمامی ...
بیشتر
موفقیت و لازمه آموزش و پرورش پویا و تعالیمحور، مدیرانی پویا، شایسته، متخصص و علاقهمند به حرفه یاددهی-یادگیری اثربخش است. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی صلاحیت حرفهای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر بود. پژوهش از جهت هدف، از نوع کاربردی و از جنبه گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران، معاونین و مشاوران مدارس و مدیران اداره آموزش و پرورش شهرستان کوثر بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی 102 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری دادههای پژوهش از پرسشنامه محققساخته صلاحیت حرفهای مدیران استفاده شد که روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تأیید و پایایی آن نیز براساس روش آلفای کرونباخ 83/0 برآورده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی تاییدی و آزمون تی تکنمونهای استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی حاکی از آن بود که سه بعد مهارت و توانمندی، نگرش و ارزشی و ویژگیهای شخصیتی مولفههای تشکیلدهنده سازه صلاحیتهای عمومی مدیران و 5 بعد شایستگیهای دانشی، نظارت و کنترل، مدیریت ارتباطات، مدیریت منابع و مدیریت آموزشی مولفههای تشکیلدهنده سازه صلاحیتهای تخصصی مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر میباشد. همچنین نتایج نشان داد که صلاحیتهای عمومی و تخصصی احصاء شده برای مدیران مدارس ابتدایی شهرستان کوثر از وضعیت مطلوبی برخوردار هستند. بر این اساس، تدارک زمینه بهرهگیری از ابعاد و مولفههای احصا شده برای انتخاب مدیران و توسعه صلاحیت آنها میتواند به تحقق کارا و اثربخش مأموریتهای آموزشی و تربیتی مدارس منجر شود.
مقاله پژوهشی
مریم بریهی؛ حسین عبداللهی
چکیده
این پژوهش با هدف شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی انجام گرفت. پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه موردی است. مدارس مورد مطالعه جهت این پژوهش، دو مدرسه غیرانتفاعی دخترانه تکریم و فضه(س) در دوره ابتدایی بودند که ضمن بهره گیری از رویکرد دینی، از بسترهای متنوعی جهت بالا بردن کیفیت آموزشی و پرورشی مدرسه استفاده می نمودند. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف شناسایی بسترهای تحقق رهبری آموزشی در مدارس دوره ابتدایی انجام گرفت. پژوهش از نوع کیفی و روش مطالعه موردی است. مدارس مورد مطالعه جهت این پژوهش، دو مدرسه غیرانتفاعی دخترانه تکریم و فضه(س) در دوره ابتدایی بودند که ضمن بهره گیری از رویکرد دینی، از بسترهای متنوعی جهت بالا بردن کیفیت آموزشی و پرورشی مدرسه استفاده می نمودند. جامعه مورد مطالعه شامل معلمان، معاونان آموزشی و مدیران این دو مدرسه شامل 24 نفر بود که از 20 نفر آنها مصاحبه به عمل آمد و پس از آن به علت رسیدن به حد اشباع نظری در داده ها، مصاحبه ها ادامه پیدا نکرد. ابزار تحقیق مصاحبه نیمه ساختار یافته بودکه توسط محقق طراحی شد. در تحلیل دادهها از الگوی تحلیل داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استفاده شد و داده های پژوهش پس از مکتوب شدن به صورت کدهای باز، محوری و گزینشی دسته بندی شدند. نهایتا در زمینه بسترهای تحقق رهبری آموزشی 4 مولفه بسترهای سازمانی شامل: (برنامه های ترسیم اهداف و چشم انداز برای کارکنان، برنامه های ارزیابی و اثربخشی، برنامه های مشارکت کارکنان در تصمیمات، برنامه های ارتباط موثر با کارکنان، مدیریت زمان و برنامه توسعه حرفه ای مدیر)، بسترهای دانش آموزان شامل: (برنامه های توسعه فردی دانش آموز، برنامه های آموزشی و مهارتی، برنامه های خودشناسی و معرفت افزایی)، بسترهای معلمان شامل: (برنامه های توانمندسازی و برنامه های خودآگاهی) و بسترهای خانواده ها شامل: (برنامه های تربیتی و مهارت افزایی و برنامه های آگاهی از رویکرد مدرسه) به دست آمد.
مقاله پژوهشی
امیر سلیمانی؛ حمدالله حبیبی؛ آیسان پاشایی فخری
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تسهیم دانش با انگیزش شغلی معلمان با میانجیگری یادگیری سازمانی بود. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تبریز بودند.که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 330 نفر با استفاده از روش خوشهای تعیین گردید. ابزار گردآوری ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه تسهیم دانش با انگیزش شغلی معلمان با میانجیگری یادگیری سازمانی بود. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه اول و دوم شهرستان تبریز بودند.که حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 330 نفر با استفاده از روش خوشهای تعیین گردید. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای استاندارد یادگیری سازمانی نیفه (2001)، تسهیم دانش واندن هوف و وان وینن (2004) و انگیزش شغلی لوداهل کیچنر (2004) بود. دادهها از طریق آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و T تک نمونهای و با استفاده از نرمافزار SPSS 26 تحلیل گردید. همچنین برای محاسبه الگوسازی معادله ساختاری از نرمافزار AMOS استفاده گردید. در این پژوهش طبق جدول ماتریس همبستگی بین تسهیم دانش، یادگیری سازمانی و انگیزش شغلی معلمان همبستگی مستقیم و معنادار وجود داشت. با توجه به نتایج تحلیل عاملی تأییدی و شاخصهای ارزیابی، الگوهای اندازهگیری از برازش مطلوبی برخوردار بودند. با توجه به ضرایب استاندارد یادگیری سازمانی بر انگیزه شغلی (37/0β=)؛ تسهیم دانش بر یادگیری سازمانی (59/0β=) و تسهیم دانش بر انگیزه شغلی (16/0β=) تأثیر مستقیم و معنادار وجود داشت. از طرفی تسهیم دانش با نقش میانجی یادگیری سازمانی، اثر مثبتی بر انگیزش شغلی معلمان دارد.
مقاله پژوهشی
نادر حسینپناهی؛ ناصر شیربگی
چکیده
هدف عمدۀ پژوهش حاضر واکاوی مفهوم فضیلت حرفهای معلمان در فضای آموزشوپرورش ایران از طریق ساخت یک ابزار روا و پایای خودارزیابی معلمان، برای مطالعۀ فهم، سنجش مؤلفهها، و میزان آن در بین نمونهای از معلمان ایرانی است. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و رویکرد آن کمی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ معلمان شهرستان سنندج در تمام مقاطع تحصیلی ...
بیشتر
هدف عمدۀ پژوهش حاضر واکاوی مفهوم فضیلت حرفهای معلمان در فضای آموزشوپرورش ایران از طریق ساخت یک ابزار روا و پایای خودارزیابی معلمان، برای مطالعۀ فهم، سنجش مؤلفهها، و میزان آن در بین نمونهای از معلمان ایرانی است. روش پژوهش توصیفی - پیمایشی و رویکرد آن کمی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیۀ معلمان شهرستان سنندج در تمام مقاطع تحصیلی و نمونه آماری با روش نمونهگیری خوشهای به ازای 65 گویه، تعداد پاسخگویان 650 نفر انتخاب گردید. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته از نوع سؤالات بسته پاسخ بود. دادهها با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی تحلیل گردید. یافتهها نشان داد از نظر آماری تفاوت معنیداری در میانگین کل فضیلت حرفهای معلمان و مؤلفههای آن تعهد به انجام عمل تدریس در راستای هدفهای اجتماعی با ارزش) و (تعهد داشتن نه صرفاً به عمل خود، بلکه همچنین به خود عمل تدریس) برحسب میزان سابقه کار، (تعهد به انجام عمل تدریس در راستای هدفهای اجتماعی با ارزش و تعهد به اصول اخلاقی و مراقبت در تدریس) برحسب میزان نوع استخدام، مؤلفه (تعهد به انجام عمل تدریس به شکلی نمونه و الگوبخش) برحسب نوع رشتهای که معلمان در مدرسه تدریس میکنند، و همچنین برحسب نوع رشتهای که معلمان در آن تحصیل کردهاند، مشاهده شد. در نتیجه میتوان گفت که پرسشنامه محقق ساخته ارزشیابی «فضیلت حرفهای معلمان» میتواند در محیط ایرانی یک ابزار روا و پایای خودارزیابی معلمان؛ برای مطالعۀ فهم، سنجش مؤلفهها و میزان آن در بین نمونهای از معلمان ایرانی باشد.
مقاله پژوهشی
سلیم کاظمی؛ مرتضی جاویدپور؛ میرمصطفی سعیدی اردبیلی؛ افشین دیوبند
چکیده
The current research was conducted with the aim of designing a teacher's competency model with a qualitative approach. The current research was conducted in the framework of a qualitative approach and using the meta-combination method with the seven-step approach of Sandelovski and Barroso (2007). The statistical population under study includes all Persian and English researches and studies published in the field of teacher competencies between 2000 and 2024. In this regard, the keywords related to the purpose of the research were searched and the articles and documents obtained were examined using ...
بیشتر
The current research was conducted with the aim of designing a teacher's competency model with a qualitative approach. The current research was conducted in the framework of a qualitative approach and using the meta-combination method with the seven-step approach of Sandelovski and Barroso (2007). The statistical population under study includes all Persian and English researches and studies published in the field of teacher competencies between 2000 and 2024. In this regard, the keywords related to the purpose of the research were searched and the articles and documents obtained were examined using the purposeful sampling method and according to the acceptance criteria. The studies were analyzed using the three-stage coding method (open, central, selective) by MaxQDA2020 software. Based on the results of data analysis, 52 open codes were identified for data collection, which were categorized into 3 main categories and 10 subcategories, which include individual competencies (individual performance, individual self-efficacy and communication skills), competencies organizational (organizational innovation, positive organizational transformation, knowledge sharing and organizational learning) and professional competencies (educational competency, research competency, and digital competency).