کامران مالکپور لپری؛ طیبه داستان پور؛ اعظم بختیاری رنانی
چکیده
با توجه به محیط کسب و کار در حال تغییر، سازمان ها مجبورند نوآوری را به عنوان یک پیش نیاز ضروری برای افزایش کارایی، بهره وری و پایداری خود در نظر بگیرند. در این راستا، آن ها باید توجه بیشتری به افزایش اشتیاق شغلی، توانمندسازی روان شناختی و تحریک رفتارهای کاری نوآورانه داشته باشند. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق ...
بیشتر
با توجه به محیط کسب و کار در حال تغییر، سازمان ها مجبورند نوآوری را به عنوان یک پیش نیاز ضروری برای افزایش کارایی، بهره وری و پایداری خود در نظر بگیرند. در این راستا، آن ها باید توجه بیشتری به افزایش اشتیاق شغلی، توانمندسازی روان شناختی و تحریک رفتارهای کاری نوآورانه داشته باشند. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی اشتیاق شغلی در مدل رفتارهای کاری نوآورانه بر اساس توانمندسازی روان شناختی انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها جزء تحقیقات کمی از نوع همبستگی به شمار می رود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان زن و مرد شرکت نفت مناطق مرکزی ایران در سال 1401 تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 345 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. داده های این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های استاندارد توانمندسازی روان شناختی Spritzer and Mishra's (1995)، اشتیاق شغلی، Salonava and Shoufeli (2001) و رفتار کاری نوآورانه Dijang and Denhartog (2010) جمع آوری شدند. بر اساس نتایج پژوهش تأثیر توانمندسازی روان شناختی بر اشتیاق شغلی 380/0، بر رفتارهای کاری نوآورانه 297/0 و تأثیر اشتیاق شغلی بر رفتارهای کاری 352/0 بوده است (001/0>p). بعلاوه نتایج نشان داد که توانمندسازی روان شناختی به واسطه اشتیاق شغلی بر رفتارهای کاری نوآورانه به میزان 667/0 تأثیر دارد (05/0>p). بنابراین همه متغیرها به صورت مثبت و مستقیم بر همدیگر تأثیرگذار بوده اند (001/0>p). این پژوهش درک اهمیت توانمندسازی روان شناختی به عنوان یک پیشنیاز ضروری برای رفتارهای کاری نوآورانه کمک می کند و بینش جدیدی را برای سازمان ها ارائه میدهد تا رفتارهای کاری نوآورانه کارکنان را تشویق کنند.
کریم سواری؛ مریم فلاحی؛ نوریه زایرچی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خودکارآمدی، اشتیاق شغلی و انگیزش درونی با عملکرد شغلی آموزگاران بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه آموزگاران شهر شادگان در سال 1395 بودند که تعداد 200 نفر از آنان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1999)، اشتیاق شغلی اترخت (2002)، انگیزش درونی کاری را (2012) و عملکرد ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه خودکارآمدی، اشتیاق شغلی و انگیزش درونی با عملکرد شغلی آموزگاران بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه آموزگاران شهر شادگان در سال 1395 بودند که تعداد 200 نفر از آنان به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی شرر(1999)، اشتیاق شغلی اترخت (2002)، انگیزش درونی کاری را (2012) و عملکرد شغلی پاترسون (2000) بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون نشان دادند که بین خودکارآمدی با عملکرد شغلی و بین اشتیاق شغلی با عملکرد شغلی آموزگاران و بین انگیزش درونی با عملکرد شغلی آموزگاران رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. متغیر خودکارآمدی با ضریب بتای 38/0، متغیر اشتیاق شغلی با ضریب بتای 32/0 و متغیر انگیزش درونی با ضریب بتای 29/0 توانست به طور مثبت و معنی دار عملکرد شغلی آموزگاران را پیش بینی کنند.