علی جاویدان؛ رحمت الله مرزوقی؛ جعفر جهانی؛ جعفر ترک زاده
چکیده
چکیده مقدمه : تبدیل مدرسه به یک مکان سالم یکی از چالش های دست اندرکاران هر نظام آموزشی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف توسعه الگوی مدرسه سالم و ارائه یک الگوی جامع با استفاده از اندوخته تجربی و مفهومی انجام شده است. روش پژوهش: برای تعیین مولفه های لازم توسعه الگوی مدرسه سالم با روش مصاحبه نیمه ساختار مند و پرسشنامه نیمه باز ، نظر سر گروه ...
بیشتر
چکیده مقدمه : تبدیل مدرسه به یک مکان سالم یکی از چالش های دست اندرکاران هر نظام آموزشی محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف توسعه الگوی مدرسه سالم و ارائه یک الگوی جامع با استفاده از اندوخته تجربی و مفهومی انجام شده است. روش پژوهش: برای تعیین مولفه های لازم توسعه الگوی مدرسه سالم با روش مصاحبه نیمه ساختار مند و پرسشنامه نیمه باز ، نظر سر گروه مدیران مدارس مقاطع ابتدایی و متوسطه، متخصصان رشته مطالعات برنامه درسی ، اعضای کمیته پژوهش و اساتید راهنما و مشاور گردآوری شد. داده های حاصله از طریق نرم افزار N-Vivo تجزیه و تحلیل گردید، جدول عناصر مدرسه سالم ، شبکه مضامین سازمان دهنده سطح اول، دوم و مضامین پایه دسته بندی و سازمان دهی شد. اعتبار یابی یافته ها با روش همسو سازی و کنترل و خود بازبینی محقق در طی فرایند جمع آوری و تحلیل یافته ها انجام گرفت. یافته ها : بر اساس نتایج پژوهش، مدرسه سالم دارای 7 مضمون سازمان دهنده سطح اول یا ابعاد اصلی ، 37 مضمون سازمان دهنده سطح دوم و 82 مضمون پایه می باشد . نتیجه گیری: تحقق مدرسه سالم مستلزم توجه به تمامی ابعاد 126 گانه ویژگی های حاصل به وسیله پژوهش حاضر می باشد تا مختصات یک مدرسه سالم طراحی و عملیاتی گردد.
محمدجواد یاوری سرتختی؛ اسماعیل کاظمی زرومی
چکیده
در میان جنبههای گوناگون فعالیتهای فرهنگی و تمدنی، آموزش علم و ادب بهعنوان مؤلفهای مهم، همواره مورد توجه بوده و امروزه نیز معرف هویت و معیار توسعه یافتگی جوامع بهشمار میرود. بسیار واضح است که نظام آموزشی بهعنوان بخشی از ساختار تمدن اسلامی، موتور محرک و ظرفیتساز شکلگیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی را برعهده دارد؛ اما ...
بیشتر
در میان جنبههای گوناگون فعالیتهای فرهنگی و تمدنی، آموزش علم و ادب بهعنوان مؤلفهای مهم، همواره مورد توجه بوده و امروزه نیز معرف هویت و معیار توسعه یافتگی جوامع بهشمار میرود. بسیار واضح است که نظام آموزشی بهعنوان بخشی از ساختار تمدن اسلامی، موتور محرک و ظرفیتساز شکلگیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی را برعهده دارد؛ اما باتوجه به انتقاداتی که نسبت به غیرفعال بودن نظام آموزشی امامیه و دستآوردهی آن در پنج قرن نخست هجری وجود دارد، ضمن دفاع از وجود آن باید به نقش آن در ظرفیتسازی فرهنگ و تمدن اسلامی بپردازد. لذا این مسأله پژوهش حاضر را برآن داشته تا به این سؤال اصلی پاسخ دهد که ظرفیت نظام آموزشی امامیه در تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی با تکیه بر پنج قرن نخست، چیست و چگونه تحقق یافته است؟ باتوجه به هدف کشف چگونگی نقش نظام آموزشی امامیه در تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی، نتیجه آن گردید که نظام آموزشی امامیه بهدلیل برخوداری از مؤلفهها، عناصر و ویژگیهای ظرفیتساز نقش بهسزایی تعالی خود و شکلگیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی داشته است. شیعیان باتکیه بر نظام امامتالهی، مبانی، منابع تولید علم و اصول آموزشی در فعالیتهای علمی و آموزشی حضور فعالی داشته و توانستهاند، با بهرهگیری از ویژگیهای ظرفیتساز آن ضمن عرضه توانمندی، حیات و هویت فرهنگی و تمدنی خود را تضمین کنند.