اسد یگانه؛ فرانک موسوی؛ الهام کاویانی؛ سحر محمدی
چکیده
این تحقیق با هدف بررسی رابطه سایش اجتماعی و دلبستگی شغلی کارکنان با نقش معنویت در کار، چابکی سازمانی و جو اخلاقی انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی با استفاده از روشهای مدلیابی معادلات ساختاری میباشد. از میان 292 نفر کارکنان اداره کل آموزش و پرورش لرستان، 169 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب ...
بیشتر
این تحقیق با هدف بررسی رابطه سایش اجتماعی و دلبستگی شغلی کارکنان با نقش معنویت در کار، چابکی سازمانی و جو اخلاقی انجام گرفت. تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی- همبستگی با استفاده از روشهای مدلیابی معادلات ساختاری میباشد. از میان 292 نفر کارکنان اداره کل آموزش و پرورش لرستان، 169 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای نسبی انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها، از 5 پرسشنامه سایش اجتماعی دافی و همکاران (2002)، دلبستگی شغلی ادواردز و کیلپاتریک (1984)، چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (1999)، معنویت سازمانی میلمن و همکاران (2003) و جو اخلاقی ویکتور و کولن (1988) و برای تحلیل دادهها از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزارSmart PLS استفاده شد. نتایج نشان داد: سایش اجتماعی با دلبستگی شغلی رابطه منفی معنیداری داشته و با جو اخلاقی، چابکی سازمانی و معنویت در کار رابطه ندارد. چابکی سازمانی و معنویت در کار با دلبستگی شغلی رابطه مثبت معنیداری دارند، اما جو اخلاقی با دلبستگی شغلی رابطه مثبت معنیداری ندارد. چابکی سازمانی و معنویت در کار به-عنوان متغیر میانجی سایش اجتماعی و دلبستگی شغلی نقش مثبت دارند، اما جو اخلاقی اثر ندارد.
محمد رضا حجتی نجف آبادی؛ محبوبه سادات فدوی
چکیده
پپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فراموشی سازمانی با نوآوری سازمانی و چابکی سازمانی در بین کارکنان سازمان آموزش و پرورش اصفهان انجام گردید . روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کارکنان سازمان آموزش و پرورش به تعداد 450 نفر بود. از این تعداد با استفاده از جدول نعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) و روش نمونه ...
بیشتر
پپژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین فراموشی سازمانی با نوآوری سازمانی و چابکی سازمانی در بین کارکنان سازمان آموزش و پرورش اصفهان انجام گردید . روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری مشتمل بر کارکنان سازمان آموزش و پرورش به تعداد 450 نفر بود. از این تعداد با استفاده از جدول نعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1970) و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم ، تعداد 207 نفر برای شرکت در پژوهش حاضر انتخاب شدند . ابزار جمع آوری اطلاعات سه پرسشنامه دی هالن و فیلیپس (2004) ، پرسشنامه نوآوری سازمانی اسماعیل و همکاران (2002) و پرسشنامه چابکی سازمانی شریفی و ژانگ (2004) بوده است . پایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 75/0 ،84/0 و77/0 برآورد گردید . تجزیه وتحلیل حاصل از این تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS ، نسخه 22 در دو سطح آمارتوصیفی واستنباطی انجام شد . نتایج پژوهش نشان داد که بین فراموشی سازمانی هدفمند با نوآوری سازمانی ( 37/0=r و05/0>p )رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد و بین فراموشی تصادفی و نوآوری ( 14/0-=r و50/0>p )رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد . بین فراموشی سازمانی هدفمند و چابکی سازمانی (41/0=r و05/0>p )رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد ولی بین فراموشی سازمانی تصادفی و چابکی سازمانی رابطه معنی داری مشاهده نشد .
سیدمحمد میرکمالی؛ کبری خباره؛ ابراهیم مزاری؛ یونس رومیانی
چکیده
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطهای سرمایههای انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجامشده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان ...
بیشتر
پژوهش حاضر باهدف تبیین نقش واسطهای سرمایههای انسانی در رابطه خودرهبری کارکنان و چابکی سازمانی مدارس انجامشده است. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. روش تحلیل این پژوهش از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونان، معلمان و کادر اجرایی مدارس دوره اول و دوم ابتدایی ناحیه یک شهرری بوده که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری طبقهای با اختصاص متناسب، 170 نفر از آنان انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه خودرهبری ابیلی و مزاری(1393)، سرمایههای انسانی نادری(1390) و چابکی سازمانی مرادی(1393) استفاده شد. بهمنظور تحلیل دادهها از آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، T تکگروهی، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، و مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد سه متغیر اصلی پژوهش (خودرهبری، سرمایههای انسانی و چابکی سازمانی) با یکدیگر رابطه مثبت و معناداری(p<0/01) دارند. مدلیابی معادلات ساختاری نیز حاکی از تأثیر خودرهبری بر سرمایههای انسانی(81/0=γ) و سرمایههای انسانی بر چابکی سازمانی (60/0=β) هست. همچنین خودرهبری بهطور غیرمستقیم و با میانجیگری سرمایههای انسانی بر چابکی سازمانی(39/0=γ) تأثیرگذار است. نتایج همچنین نشان داده که خودرهبری بهطور مستقیم بر چابکی سازمانی تأثیرگذار نیست. نهایتاً میتوان اینگونه نتیجه گرفت که ارتقای رفتارهای مبتنی بر خود مسئولیتپذیری و خودآغازگری مانند خودرهبری، نهتنها موجبات رشد سرمایه انسانی را فراهم میکند، بلکه چابکی سازمانی را بهواسطه سرمایه انسانی تسهیل میکند.
شمس اله عزیزی اصل؛ رحمت اله مرزوقی؛ جعفر جهانی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی و چابکی سازمانی بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف،کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان دانشگاه شیراز بود. تعداد 303 نفر از طریق روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند که 300 نفر پرسشنامه توانمندسازی ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی و چابکی سازمانی بود. روش پژوهش حاضر ازلحاظ هدف،کاربردی و ازنظر شیوهی جمعآوری دادهها توصیفی و از نوع همبستگی هست. جامعه آماری شامل کلیه کارمندان دانشگاه شیراز بود. تعداد 303 نفر از طریق روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند که 300 نفر پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر ( 1995) و چابکی سازمانی نیکپور و سلاجقه (1389) را تکمیل کردند. یافتههای همبستگی نشان میدهد که بین توانمندسازی روانشناختی و ابعاد آن با چابکی سازمانی رابطه مثبت و معناداری در سطح 01P≤. وجود داشته است. همچنین یافتهها حاکی از آن بود که توانمندسازی روانشناختی پیشبینی کننده معنادار چابکی سازمانی هست و از بین ابعاد آن، سه بعد معناداری، مؤثر بودن و حق انتخاب 51 درصد از واریانس چابکی سازمانی را تبیین میکنند. یافتهها نشان داد که توانمندسازی روانشناختی کارمندان و چابکی سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط بوده است.