علیرضا یوزباشی؛ فاطمه اسکندر؛ مجتبی محمدی
چکیده
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش اخلاق حرفهای اساتید آموزش عالی با وفاداری دانشجو و ارزش ویژه برند دانشگاه در موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان و به روش کمی انجام شده است. بدین منظور برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد اخلاق حرفهای تدریس شامل ابعاد ویژگیهای شخصیتی، تسلط بر محتوا، تسلط بر شیوههای تدریس، شناخت ابعاد ...
بیشتر
پژوهش حاضر، با هدف بررسی نقش اخلاق حرفهای اساتید آموزش عالی با وفاداری دانشجو و ارزش ویژه برند دانشگاه در موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان و به روش کمی انجام شده است. بدین منظور برای جمع آوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد اخلاق حرفهای تدریس شامل ابعاد ویژگیهای شخصیتی، تسلط بر محتوا، تسلط بر شیوههای تدریس، شناخت ابعاد مختلف یادگیرنده، ارزشیابی استاندارد و رعایت قوانین و مقررات آموزشی، پرسشنامه میزان وفاداری مشتریان شامل ابعاد وفاداری شناختی، احساسی، ارادی و عملی و پرسشنامه ارزش ویژه برند شامل ابعاد وفاداری برند، کیفیت ادراک شده برند، تداعی برند و آگاهی برند استفاده شد که با توجه به هدف تحقیق مناسبسازی شدند. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان موسسه آموزش عالی الکترونیکی ایرانیان واقع در تهران بودند که 119 نفر از آنان با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس و فرمول حجم نمونه لوی و لمشو انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) بهره گرفته شده است. یافته-های این پژوهش حاکی از آن است که اخلاق حرفهای تدریس استاد بر وفاداری دانشجو اعم از وفاداری شناختی، احساسی، ارادی و عملی و ارزش ویژه برند دانشگاه و تمام مولفههای آن اعم از آگاهی از برند و کیفیت درک شده برند و تداعی برند و وفاداری به برند تاثیرگذار است.
سیدمحمد میرکمالی؛ فاطمه نارنجی ثانی؛ فرنوش اعلامی؛ علیرضا یوزباشی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوشبینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحلهای انتخابشدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوشبینی علمی و ساختار توانمندساز ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوشبینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحلهای انتخابشدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوشبینی علمی و ساختار توانمندساز هوی و همکارانش است. نتایج تحقیق حاکی از رابطهی مثبت و معنیدار بین فرهنگ خوشبینی علمی و عوامل آن با ساختار توانمند ساز است و همچنین از میان عوامل خوشبینی علمی، عامل اعتماد به دانشآموزان و والدین بالاترین همبستگی(616.) را با ساختار توانمند ساز داشته و عوامل حس کارآمدی با ضریب همبستگی(612.) و تأکید علمی با ضریب همبستگی(601.) در رتبههای بعدی قرار دارند. درآخر تشکیل انجمنهای خبرگی و داشتن نمایندهای از اولیا در مدرسه نیز پیشنهاد میگردد.