خدایار ابیلی؛ فاطمه نارنجی ثانی؛ کبری خباره؛ ابراهیم مزاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سازمان یادگیرنده و بررسی میزان کاربست آن در دانشگاه تهران انجام شدهاست. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بودهاست. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه تهران به تعداد 2730 نفر بودهاست. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری تصادفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل معادلات ساختاری سازمان یادگیرنده و بررسی میزان کاربست آن در دانشگاه تهران انجام شدهاست. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و روش تحلیل از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بودهاست. جامعه آماری، کارکنان دانشگاه تهران به تعداد 2730 نفر بودهاست. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران و روش نمونهگیری تصادفی ساده، 243 نفر انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر مدل پیتر سنگه(1990) با پایایی(94/0=α) استفاده شد. روایی محتوا و سازه این پرسشنامه نیز بررسی و تأیید گردید. بهمنظور تحلیل دادهها، از روش مدلیابی معادلات ساختاری، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تی تکنمونهای استفاده شده-است. نتایج نشان داد، مدل سازمان یادگیرنده از برازش نسبتاً خوبی با دادهها برخوردار بودهاست. بر این اساس، قابلیتهای فردی بر الگوی ذهنی(24/0=γ) و نگرش سیستماتیک(52/0=γ) تأثیرگذار بودهاست. نگرش سیستماتیک نیز بر آرمان مشترک(51/0=β) و یادگیری جمعی(44/0=β) تأثیرگذار بوده و آرمان مشترک نیز بر یادگیری جمعی(17/0=β) تأثیر داشته است. نهایتاً اینکه، الگوهای ذهنی بر آرمان مشترک و یادگیری جمعی و همچنین قابلیتهای فردی بر آرمان مشترک تاثیر نداشتهاست. نتایج بررسی میزان کاربست ابعاد سازمان یادگیرنده نیز نشان داد، کاربست سازمان یادگیرنده و ابعاد آن در جامعه هدف، پایینتر از حد متوسط بوده و فقط الگوهای ذهنی در حد متوسط بودهاست.
سیدمحمد میرکمالی؛ فاطمه نارنجی ثانی؛ فرنوش اعلامی؛ علیرضا یوزباشی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوشبینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحلهای انتخابشدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوشبینی علمی و ساختار توانمندساز ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه فرهنگ خوشبینی علمی معلمان با ساختار توانمندساز مدارس ابتدایی شهر تهران است. روش تحقیق از نوع همبستگی است. جامعه آماری موردنظر، کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران و نمونه آماری شامل 250 نفر است که به روش تصادفی چندمرحلهای انتخابشدهاند. ابزار تحقیق، پرسشنامه فرهنگ خوشبینی علمی و ساختار توانمندساز هوی و همکارانش است. نتایج تحقیق حاکی از رابطهی مثبت و معنیدار بین فرهنگ خوشبینی علمی و عوامل آن با ساختار توانمند ساز است و همچنین از میان عوامل خوشبینی علمی، عامل اعتماد به دانشآموزان و والدین بالاترین همبستگی(616.) را با ساختار توانمند ساز داشته و عوامل حس کارآمدی با ضریب همبستگی(612.) و تأکید علمی با ضریب همبستگی(601.) در رتبههای بعدی قرار دارند. درآخر تشکیل انجمنهای خبرگی و داشتن نمایندهای از اولیا در مدرسه نیز پیشنهاد میگردد.